1- امروزه ترجمه و صنعت ترجمه و میزان شیوع آن با گذشته تفاوت بسیاری کرده است. در زمان های دورتر افراد کمی به زبان های بیگانه آشنایی داشتند و همانها بودند که اگر ذوقی هم داشتند دست به کار ترجمه میزندند و آثارشان در جامعه منتشر میشد. اما شاید بتوان گفت که امروزه همهی دانشگاه رفتهها حداقل طعم کوچکی (شیرین یا تلخ) از ترجمه را تا حدودی چشیده اند. نفوذ زبانهای بیگانه به خصوص زبان انگلیسی باعث شده که تقریبا تمامی جوانان امروزی اندک آشنایی (آشناییَک) و شناختی از این زبانها داشته باشند. و البته با همه ی محسّنات این مسئله در زمینه ی ترجمه گاه مشاهده می شود که این آشناییک باعث شده تا برخی خیال کنند میتوانند دست به ترجمه بزنند و کتاب چاپ کنند (از جمله خودم در دوران کارشناسی به فکر افتاده بودم که ترجمهای از کتابی تخصصی را شروع کنم و شروع کردم و تقریبا تا هشتاد درصد کار پیش رفتم اما به طور کلی منصرف شدم و فهمیدم که این کارم به هیچ دردی نمیخورد و اصلا هیچ ارزشی نخواهد داشت . . .). اما به هر حال شاید کسی به ترجمه علاقمند باشد (از جمله خودم) و بخواهد در آن متبحر شود. برای همین در اینجا قصد دارم دو کتاب بسیار بسیار مفید در باب ترجمه و اصول آن را معرفی کنم.
2- اول باید بگویم که ترجمه را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: نظری و عملی. از دومی شروع میکنم که مربوط است به حوزه ی عمل و تجربه . . . اینجا محل تمرین است و تمرین و تمرین و چه بسا مترجمانی که در زمینه ی ترجمه تحصیل نکرده اند و از نظریات آن کمتر آگاهند اما در ترجمه دستی روان و فکری پویا دارند. اما ترجمه ی نظری مربوط است به نظریات و تئوریهایی که در باب ترجمه و اصول آن وجود دارد. طرز تفکر عام در مورد کسی که در رشته ی مترجمی زبان تحصیل می کند آن است که این فرد باید بتواند یک ترجمه ی خوب را فی الفور تحویل بدهد، اما قضیه کمی متفاوت است. یک دانشجوی مترجمی زبان بیشتر به نظریات ترجمه میپردازد تا به ترجمه ی عملی. همین دیدگاه در مورد یک دانشجوی ادبیات یا تاریخ هم وجود دارد. یک متخصص ادبیات کسی نیست که همه ی شعرها را بلد باشد و همه ی کتاب های ادبی را بشناسد و خودش هم احیانا شعر بگوید (که این آخری خیلی مواقع برعکس هم میشود به قول سید حسن حسینی: شاعری وارد دانشکده شد/ دم در ذوق خود را به نگهبانی داد!)، یک متخصص ادبیات کسی است که به روشهای نقد ادبی و روشهای تحلیل و تفسیر متون آگاهی داشته باشد وگرنه حافظ خواندن و فال گرفتن و این جور چیزها را که به راحتی میتوان آموخت. یک متخصص ادبیات (ادبیاتدان) سیری منطقی از تطور و تحول متون را میبیند و با توجه به آن میتواند در این حوزه نظریه بدهد اما یک ادبیاتخوان صرفا به حوزه ی ادب -که متاسفانه در فرهنگ ما بیشتر به شعر اطلاق میشود- علاقه دارد و آنها را میخواند. در مورد تاریخ هم همینطور است و بسیاری علوم انسانی دیگر.
3- در هر حال با این مقدمه ی طولانی وارد اصل قضیه میشویم و دو کتاب ارزشمند و شاید بهترینهای این عرصه را معرفی میکنم. نویسنده ی این کتابها از مترجمان زبردست کشور هستند و تجربه ی سالها ترجمه را در کتابهای خود به اشتراک گذاشته اند. کتابهای مذکور بیشتر به جنبه ی عملی ترجمه پرداخته اند و از این لحاظ میتوانند مورد استفاده ی همه ی ترجمه دوستان قرار گیرند.
4-کتاب اول: کتابی است به نام "ترجمه کاوی" به نویسندگی بهاءالدین خرمشاهی. این پسوند "کاوی" در کنار "پژوهی" از پسوندهایی است که همین آقای خرمشاهی آن ها را زنده کرده و کلمات زیبایی را با آنها ساخته: قرآن پژوهی و حافظ پژوهی نیز دوتا از برساخته های این ادیبند. کتاب در هشت بخش تدوین شده و خرمشاهی هرچه در زمینه ی ترجمه داشته و نداشته در همین کتاب گذاشته. بخش اول درآمد است که پنج گفت و گو و دو نقد را در خود جای داده. گفت و گوها در مورد کلیات ترجمه و اهمیت آن بوده اند که البته خواندنیند. کاری به این ها نداریم و وارد بخش دوم میشویم. این بخش هسته ی مرکزی کتاب را تشکیل میدهد و "اصول و مسائل ترجمه" نام دارد. من نام برخی از زیربخشهای این فصل کتاب را اینجا می آورم و همین نامها برای دانستن فحوایشان و البته اهمیتشان کافی است.
- دانستن زبان مبدا
- زبان مقصد
- مهارت نویسندگی
- ترجمه فن است یا هنر؟
- ترجمه ی اصطلاحات
- ترجمه ی ضرب المثلها
- ترجمه ی شعر
- مراجعه به فرهنگها
- ضرورت پژوهش برای ترجمه
- اختیارات مترجم
- بوی ترجمه
- ترجمه ی آزاد
- . . .
بیشتر زیربخشها را در اینجا آوردم تا دیگر نیازی به توضیح اضافی نباشد. تمامی موضوعات مطرح شده مسائلی هستند که یک مترجم مستقیما با آن ها سر و کار دارد.
5- بخش سوم کتاب فصل بسیار مهمی است به نام "تاثیر انس با ادبیات دیروز در ترجمه های امروز" که در آن به اهمیت مطالعات ادبی مترجم در زبان مقصد پرداخته. در بخش چهارم مروری شده است بر ویژگیهای تمامی فرهنگهای دوزبانه در دو قرن اخیر اعم از عربی-فارسی و انگلیسی-فارسی. همینجا باید ذکر کنم که خرمشاهی مترجمی سه زبانه است و کارهای ترجمهایِ او چه از زبان عربی و چه انگلیسی از ترجمه های تراز اول این حرفه در زبان فارسی است.
بخش پنجم و ششم با نام نظرها و نکته ها (1 و 2) تمامی مقالات کوتاه خرمشاهی در باب ترجمه تا به امروز را جمع آوری کرده است. موضوعات بسیار مهمی نیز در این بخش مطرح شده است: انتخاب کتاب برای ترجمه، تبدیل تاریخ و اوزان و مقادیر، ترجمه ناپذیری، ترجمه دشوارتر است یا تالیف؟، شکستن جمله های بلند و . . . . در بخش هفتم نویسنده به امر واژه گزینی پرداخته و نمونه هایی از ترکیب سازی ها را در زبان فارسی توضیح داده است. در بخش آخر کتاب هم نمونه هایی از متون عربی و انگلیسی و متن فارسی ترجمه شده ی آن قرار داده شده است. به قول خرمشاهی این کتاب در واقع یک راهنمای ترجمه یا بهتر بگوییم یک کتاب دستی ترجمه (A handbook of Translation) است.
6- اما کتاب دوم مجموعه مقالاتی است از کریم امامی مترجم زبردست و استاد ترجمه ی کهنه کار که در دوجلد به نام "از پست و بلند ترجمه" توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است. جلد اول کتاب در زمان حیات امامی منتشر شده اما جلد دوم به او وفا نکرد یا میشود گفت او به جلد دوم وفا نکرد و زحمت جمع آوری مقالات جلد دوم را عبدالحسین آذرنگ بر عهده گرفت. جنبه ی عملی این کتاب نسبت به ترجمه کاوی بیشتر است. امامی در مقالات خود مثالهای بسیار زیادی از فرآیند ترجمه و انتخاب واژگان و جمله ها زده است که برای خواننده ی در پی آموختن اصول ترجمه بسیار مفید خواهد بود. به علاوه امامی یک مترجم دوطرفه است و شاید ترجمه های فارسی به انگلیسی او معروفتر از انگلیسی به فارسیَش باشد.
7- جلد اول شامل هفت مقاله است. مقاله ی اول در مورد ترجمه ی شعر "تولدی دیگر" فروغ فرخزاد به انگلیسی است به نام "از خاک به خاک، از جان به جهان". این ترجمه در زمان خودش خیلی صدا کرد و بسیار مورد توجه قرار گرفت. در این مقاله نویسنده چگونگی انتخاب برخی کلمات معادل برای برخی کلمات چند وجه در شعر تولدی دیگر را با شرح کامل توضیح میدهد. مقاله ی دوم: "مسئله ی لحن در ترجمه یا چگونه از کلاغ فرنگی بلبل پارسیگو نباید ساخت!" به این مسئله میپردازد که مترجم باید لحن نویسنده ی اصلی را حفظ کند و هر طور که دلش میخواهد ننویسد. این مقاله با تحلیل چند ترجمه از یک پاراگراف رمان ناطوردشت اثر ج. د. سَلینجر، مسئلهی لحن در ترجمه را کاملا روشن و واضح به خواننده منتقل میکند. مقالهی سوم در مورد "ترجمه ی عامفهم و خاص پسند" کتاب معروف حاجی بابای اصفهانی اثر جیمز موریه است. "پدیده ای به نام ذبیح الله منصوریِ مترجم"، نام مقاله ی چهارم است. پنجمین مقاله گزارش کار ترجمه ی شعر "صدای پای آب" سپهری است. ششمین مقاله ترجمه ی تازه ای از رباعی های خیام به انگلیسی است. توضیح اینکه معروفترین ترجمه ی انگلیسی از رباعیات خیام از آنِ فیتز جرالد است. اما جرالد رباعیات را آنقدر آزاد ترجمه کرده که گاه تشخیص و کنار هم قرار دادن متن و ترجمهی آن مشکل است. در اینجا یکی از ترجمه های امامی را برای نمونه می آورم:
When sweet life departs from your body and mine,A brick or two will be laid on your grave and mine,And then, to make bricks for fresh graves,They will pour into a mould your dust and mine.
مقاله ی هفتم و بلندترین مقاله ی کتاب، هم اسم خود کتاب است یا بهتر بگویم این کتاب، هم اسم این مقاله شده. که بحث و فحص کاملی از مقدمات لازم برای ترجمه کردن و مترجم شدن دارد. مقاله ی بسیار مفیدی است و فشرده ای از همه چیز در این زمینه را در خود جای داده است.
8- جلد دوم کتاب از پست و بلند ترجمه شامل 42 مقاله است. شاید مهمترین بخشهای آن 21 تا 42 باشد که مجموعه درس های امامی در کارگاه ترجمه بوده و حالا در این کتاب به چاپ رسیده است. یعنی با خواندن این درسها می توان یک دوره کارگاه ترجمه را البته به روش خودخوانی (مثل خودزنی (: - Self-reading) گذراند.
9- ترجمه فن و مهارتی است که میتوان با تمرین و مطالعه آن را کسب کرد. در کتابهای معرفی شده بهترین انواع تمرین برای ترجمه پیشنهاد شدهاند و تمامی آنچه یک علاقمند به این حوزه نیاز دارد در آنها آمده است.
ایمان تاجی