بعضی داستانها خواننده رو شگفت زده میکنه و اصلا این اصل غافلگیری یکی از تکنیکهای مهم در نویسندگیه. این اصل بسیار هم جذابه و نقطه قوت غالب داستان های امروزیه. اما بعضی دیگه از داستانها که عموما داستان های کهن هستن آنچنان بر پایه غافلگیری استوار نمیشن. خواننده هم البته به دنبال غافلگیری در این داستانها نیست. این داستانها همانطور روایت می شوند که روح عمومی جوامع می پسندیده و همونطور هم تموم میشن که مطلوب این روح جمعی باشه. نقطه قوت این داستانها ظرایفیست که در جای جای این ماجراها آشکار و مستتره. این روایتها معمولا لایه های فراوانی دارن و هرکس به قدر کاسه ی فهمش از اونها سیراب میشه.
شاکونتالا نمایشنامه ای است که توسط کالیداس نویسنده ی هندی در قرن پنجم میلادی نوشته شده. داستان ماجرای پادشاهیست که عاشق زیبارویی از دل جنگل می شه، او رو از دست می ده و دوباره بدست می آره. لایه اول داستان بسیار ساده و قابل پیش بینیه اما لایه های پنهان و ظرایف این نمایشنامه همچون گوته ای را بر اون میداره که لقب گل سرسبد ادبیات جهان رو به این نمایشنامه بده و اشکهای بزرگی از سرزمین خودمان را بهنگام تعریف و تحلیل ماجرای شاکونتالا جاری میکنه.
شاکونتالا تحفه ای از سرزمین افسانه ها و الهه های هندوستانه که خوندن اون با نگاه شناخت شناسی نکات جالبی رو به غیر ادیبی همچون من تقدیم کرد. این کتاب با ترجمه شیرین ایندو شیکهر هم اکنون توسط انتشارات امیرکبیر در ۱۷۲ صفحه و به قیمت حوالی ۷۰۰۰ تومان در دسترس است.