از آنجایی که زبان فارسی برای همه ما زبان مادری بوده است خیال می کنیم که آن را بلدیم و نیازی به یادگیری نداریم. نابلدی ما زمانی معلوم می شود که قرار باشد یک متن کوتاه در مورد چیزی بنویسیم. یا مثلا یک گزارش و یا یک مقاله بنویسیم. البته اگر بدانیم نمی توانیم بنویسیم خیلی خوب است، گاه حتی فکرش را هم نمی کنیم که بلد نیستیم بنویسیم. آنچه گفتم در مورد مهارت نوشتن بود. در مورد خواندن هم همین طور است، ما زمانی می توانیم بگوییم زبان فارسی را به خوبی می خوانیم که بتوانیم فردوسی و حافظ و سعدی  و مولوی را بفهمیم. به علاوه، خودِ خواندن هم قواعد و اصولی دارد تا بدانیم که چه طور بخوانیم به گونه ای که کمترین زمان را صرف کرده و بیشترین درک مطلب را هم داشته باشیم (فعلن کاری به مهارت صحبت کردن و گوش کردن نداریم-این مهارت های چهارگانه مخصوصا برای دانش پژوهان بسیار ضروری است- همچنین مهارت های پساخواندنی را هم فاکتور گرفتم: یاد سپاری مطالب، تقویت حافظه، خلاصه برداری، فیش برداری و قس علی هذا).

معرفی امروز من در باب کتاب هایی است که به نوعی مهارت نوشتن را به ما آموزش می دهد. البته در این حوزه کتاب های زیادی چاپ شده است. همچنین در باب رسم الخط فارسی نیز اختلافاتی میان علما وجود دارد. اما کتاب هایی که در زیر معرفی می شود شاید زبده ترین و بهترین در نوع خودشان باشند:


الف) البته واضح و مبرهن است که  . . .: رساله ای است در مقاله نویسی به قلم دکتر ضیاء موحد، فیلسوف، منطق دان و شاعر. جزو معدود کتاب هایی است که اصول مقاله نویسی را آموزش داده است. در زبان انگلیسی این جور کتاب ها زیادند و تمام کسانی که می خواهند آزمون زبان بدهند در مهارت writing این چیزها را در حد مقدماتی یاد می گیرند. اما ما در زبان فارسی نه به آن پرداختیم (جایگاهش مدرسه هاست و سپس دانشگاه ها که کوچکترین توجهی به آن نمی شود) نه ضرورتش را درک کردیم. یادم می آید اولین زمانی که به صورت جدی شروع به نوشتن کردم با خودم می گفتم چه موقع باید یک پاراگراف تمام کنم. پاراگراف ها را با چه جمله ای باید شروع کنم؟ و سوالاتی از این قبیل. در آن زمان هر موقع که احساس می کردم باید پاراگراف را تمام کنم . . . یک اینتر هم می زدم و در نتیجه پاراگراف شکل می گرفت. بعدها و با مطالعه ی یک کتاب انگلیسی زبان پی بردم که نه بابا . . .جمله به جمله و خط به خط هر پاراگراف طبق اصولی شکل می گیرد، قاعده و قانون دارد و همین طوری اینتری نمی شود پاراگراف درست کرد. عدم رعایت این اصول را در بسیاری از کتابها، مجلات و روزنامه ها می توان دیدتازه این در مورد یک پاراگراف بود، خودتان تصور کنید اگر بخواهیم یک مقاله بنویسیم چه می شود. به جرئت می گویم اکثر دانشگاهیان و دانش آموزان و حوزویان ما اصلا بلد نیستند یک مقاله ی درست و حسابی به لحاظ ساختاری بنویسند. به هر حال از نظر من مطالعه ی کتبی که ابزارهای لازم نوشتن را به ما بیاموزند بسیار واجب است. این کتاب به خوبی از پس آموزش نوشتن یک متن علمی (و نه ادبی-ذوقی) برآمده است.


ب) آیین نگارش: احمد سمیعی گیلانی که از ویراستارین قدیمی انتشارات فرانکلین بوده (یکی باید پیدا شود و خدمت های این انتشاراتی را به فرهنگ و ادب کشور بنویسد) از افرادی است که در زمینه ی مورد بحث تجربیات و تالیفات فراوان دارد. کتاب آیین نگارش حجم کمی دارد و در سه بخش کلی تالیف یافته است. بخش اول به نام کلیات از فصل های زیر تشکیل شده است: اول اندیشه وانگهی گفتار (چرا می نویسیم، برای که می نویسیم . . .)، خلاصه ی مطالب، راه های پروردن معانی، منطق، شیوه ی نگارش، نکته هایی چند در باب شیوه های املایی و نشانه های سجاوندی. فصل دوم در مورد آداب رساله نویسی است و بخش سوم هم در باب فن گزارش نویسی. کتاب، موجز و مفید است و تا به حال چهارده، پانزده بار توسط انتشارات مرکز نشر دانشگاهی به چاپ رسیده است.


ج) اندر آداب نوشتار: به نویسندگی جعفر مدرس صادقی که توسط انتشارات مرکز به چاپ رسیده. کتابی است بسیار کامل. تمامی مسائل پایه ای و اساسی برای نوشتن یک متن (یکدستگی، فاصله، پیوسته نویسی، خوانایی، نکات مربوط به مسائل املایی و انشایی، سجاوندی و . . .) در آن آمده است. نکاتی هم در مورد چگونه نوشتن در انتهای کتاب آمده است. به طور کلی کتاب بسیار بسیار مفیدی است و با خواندن آن می توان تقریبا تمام مواد ساختاری لازم را جهت نوشتن کسب کرد.