مدتی پیش به علت تحقیق یکی از دوستان، به موضوع ذوالقرنین علاقه مند شدم‌. تحقیق درباره تطبیق شخصیت ذوالقرنین و کوروش بود. در میان جست و جوهای اینترنتی، به جملاتی قابل تامل از کتابی برخوردم که هر چقدر در مغازه های انقلاب و پاساژ های کتاب گشتم، کتاب مورد نظر رو پیدا نکردم! نویسنده ای ناشناس با نام عبدالله مستحسن که گوش هیچ یک از کتاب فروشان با آن آشنا نبود! هر چه که بود گذشت تا نمایشگاه کتاب امسال و برخورد اتفاقی ام با انتشارات جدید این کتاب! جدا از سایر کتاب های ایشان ،همین کتاب را خریدم اما فرصت مطالعه اش ماند برای ایام ماه مبارک. عبدالله مستحسن خودش کتاب را با این حدیث شروع کرده است که :
امام صادق: هرکه امر امامت ما را از قرآن در نیابد، از فتنه ها برکنار نمی ماند.
تفسیر او دراین کتاب، نه تنها راز ۱۴۰۰ساله ذوالقرنین را بیان می کند، بلکه ابتکار شاید جدیدی در تفسیر تمام آیات قران می آورد که باعث می شود دیدگاهمان نسبت به بسیاری از آیات تغییر کند.
در آیات مربوطه که در سوره کهف است، با ابهامات زیادی شخصیت ذوالقرنین را بیان می کند که برای خواننده و بقول معروف قاری شاده قرآن جز سردرگمی چیزی ندارد تا آنجا که مفسرین برای اثبات و تطبیق شخصیت ذوالقرنین با کوروش یا اسکندر حتی معانی قران و یا اعراب آن را تغییر می دهند تا کلمات الهی مناسب فهمشان شود!! تطبیق دهندگان با شخصیت های پادشاهی برای سد ذوالقرنین نیز شواهدی می اورند که هیچ کدام با آیات کریمه سازگار نیست و حدیثی از امام علی را فراموش می کنند که می فرمایند ذی القرنین نه پادشاه بود نه پیامبر...
مستحسن در این کتاب با استفاده از خود قران، این ابهامات را برطرف می کند. مثلا برای معنای بین السدین در قرآن جست و جو می کند به سوره یس می رسد و آیه معروفه و جعلنا من بین ایدیهم سدا و من بینهم سدا فاغشیناهم فهم لایبصرون.
این گونه تفسیر، که از خود قرآن برای فهم قرآن استفاده شود، در کمتر جایی دیده شده است که کلید ابهامات بسیار زیادی است که مفسرین بالظاهر از پس آن برنیامده اند.

در آخر کتاب نیز جملاتی بود که درباره قرآن گفته می شد که بنظرم بسیار قابل تامل بود:
آیا خدای تو به عنوان خالق آسمان ها وزمین نمی توانست توسط تو به صراحت و نه در پرده از کیفیت خلقت آن ها و چگونگی حالتشان که کدام اش سیاره است، کدام اش ثابت است ...و هزاران مجهول دیگر پاسخ دهد؟
چرا؛ می توانست! ولی این ها چیزهایی هستند که بشر بالاخره می تواند خودش روزی آن را بفهمد. تو از مطالبی سخن می گویی که بشر به تنهایی قادر به درک و فهم آن نخواد شد‌. تو کتاب هدایتی. هدایت انسان به سوی آنچه که به خودی خود هیچ گاه قادر نخواهد بود به آن دست یابد.

عطیه فرخزاد