پیشنهاد کتاب پارسی

۳۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

آداب بی‌قراری

روی سکه:

یکی از مسایلی که انسان را رنجور می کند سرگشتگی است. گاهی اوقات در اوج لحظاتی که مطمئن هستیم بدنبال چه ایم با این سوال کشنده مواجه می شویم که " همه ی این ها برای چیست؟". گاهی برای داشته هایمان بی قرار می شویم و گاهی برای نداشته هامان. این بی قراری ای که همه ی ما کمابیش آن را تجربه کرده ایم در رمان کوتاه آداب بیقراری بخوبی توصیف شده است. مهندس کامران خسروی که یک زندگی معمولی با رفاه نسبی دارد ناگهان تصمیم میگرد از قواعد و روابط روز مره اش فرار کند و آنطور که دوست دارد زندگی کند. 


پشت سکه:

یعقوب یادعلی در بخش قابل توجهی از داستان فضای خیالی ای را با سرنوشتهای موازی خلق کرده است که این تلاش او با سری شدن دنیاهای تصویر شده به منطق روایی داستان لطمه میزند. از این دست مشکلات در خلق شخصیتی خیالی و غیر منطقی و همچنین اپیزودهای زاید در دل داستان در چند جا دیده می شود.یادعلی تلاش کرده است با بیان حرف های مگو بر جذابیت داستان خود بیفزاید و ذایقه ی طبقه ی خاصی از خوانندگان که بنیاد گلشیری نماینده ی خوبی از آنهاست را برآورده کند. این رمان برنده جایزه سال بنیاد گلشیری در سال ۸۳ شد.


وسط سکه: 

یعقوب یادعلی در سال ۸۴ پس از انتشار کتابش به اتهام توهین به قوم لر در دادگاه محاکمه و به ۹ ماه حبس تعلیقی محکوم شد. محکومیتی که دادگاه فرجام خواهی به افزایش آن رای داد. بخش قابل توجهی از شهرت این کتاب به این رویداد باز می گردد.


آداب بی قراری را انتشارات نیلوفر به قیمت ۷۵۰۰ تومان چاپ کرده است.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حامد نصرتی

نت نشینی چهارم برگزار شد

نت نشینی چهارم با پذیرایی نامه 53 نهج‌البلاغه برگزار شد.

برای مراجعه به صفحه نت نشینی اینجا را کلیک کنید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Pak Pa

دو سر فصل کیفی و مهم

نامه 53 را برای بار چندم خواندم و با اینکه اینبار بیشتر "های لایت های دفعات قبل را میخواندم و بقیه به قسمت ها نگاه گذرا داشتم، باز هم چند نقل و جمله ی فهم شده و مبتلا به دیگر اضافه شد...مثل این :

هرگز از عفو و بخششی که نموده ای پشیمان مباش.

جدا از روش های حکومت داری که حضرت تبیین می کند به نظر می رسد 2سر فصل کیفی و مهمتر هم در جای جای این نامه وجود دارد:

1- خودسازی که در شرح آن به همین نقل معروف می توان بسنده کرد :

بر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر نوشته شده است: «کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم. بزرگتر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم. بعدها انگلستان را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم. در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم. اینک که در آستانه مرگ هستم می فهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم!!!»


2-خداترسی :بعضی جاها حضرت برای اینکه اطمینان بیشتری پیدا کند زمامداران حکومت اسلامی دست از پا خطا نمی کنند، علاوه بر توصیه و نصیحت آنها را از خدا و عذاب خدا می ترساند.

بنابراین هرگز نباید سرمستی زمامداری تو را به خود مشغول سازد [ و به آنها رسیدگی نکنی] چرا که هرگز بخاطر کارهای فراوان و مهمی که انجام می دهی از انجام نشدن کارهای کوچک معذور نیستی.

بنظرم اگر خیلی از مسولین حکومت اسلامی این جمله را می خواندند و چند دقییقه تامل میکردند شاید مسولیت برایشان زرق و برقی نداشت و عطایش را به لقایش می بخشیدند.

و لشکریان و محافظان و پاسبانان را از این مجلس دور ساز [14] تا هر کس با صراحت و بدون ترس و لکنت سخنان خود را با تو بگوید [15] زیرا من بارها از رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم این سخن را شنیدم [16] ملتیکه حق ضعیفان را از زورمندان با صراحت نگیرد هرگز پاک و پاکیزه نمی شود و رویسعادت نمی بیند [17] سپس خشونت و کندی آنها را در سخن تحمل کن در مورد آنها هیچگونه محدودیت و استکبار روا مدار [1] که خداوند به واسطه این کار رحمت واسعش را بر تو گسترش خواهد داد و موجب ثواب اطاعت او برای تو خواهد شد

مگه میشه ؟ مگه داریم؟؟؟؟


محمدهادی عامری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Pak Pa

تلگرافی از کانال 53

-"یکی از نکات اصلی مقاله شانون توجه به این نکته بود که بررسی سیگنال‌های مخابراتی را باید از بررسی معانی ای که آن سیگنال‌ها حمل می‌کنند جدا کرد، در حالی که پیش از او اطلاعات موجود در یک سیگنال الکتریکی از پیغامی که آن سیگنال منتقل می‌کند جدا در نظر گرفته نمی‌شد. شانون همچنین به این نکته توجه کرد که طول یک سیگنال همیشه متناسب با میزان اطلاعات آن نیست. مثلاً نقل شده‌است که در نامه‌ای که ویکتور هوگو به ناشرش نوشت، فقط نماد «؟» را نوشته بود. در پاسخ نامه‌ای دریافت کرد که فقط حاوی نماد «!» بود. این دو نماد برای هر دو طرف حاوی اطلاعات زیادی می‌باشد، هرچند از دید ناظری که معانی آنها را نداند، بی‌معنی هستند"(ویکی پدیا فارسی- مدخل نظریه اطلاعات).

-خلاصه داستان اینه که جناب شانون که از علمای متاخر مخابراته، موضوعی رو مورد مطالعه قرار میده بنام آنتروپی که بنوعی یک بررسی ریاضی و آماری بر روی حجم اطلاعات موجود در یک سیگنال الکتریکی مثل تلگراف یا مکالمات تلفنیه. البته این نظریه و بررسی یک کار صرفا آماریه و قطعا اگر اون «؟» معروف رو به این الگوریتم بدیم چیز خاصی دریافت نمیکنیم.

-هدف من از این زیاده گویی بیان موضوعی بود که اخیرا ذهنم رو زیاد به خودش مشغول کرده و اون هم همین چگالی اطلاعاته. بعنوان مثال یکی از دوستان که گاهی تماس میگیره، میشه بین مکالماتش کلی کارای عقب افتاده هم انجام داد چرا که چگالی اطلاعات موجود در صحبت هاش به سمت صفر میل میکنه! یا مثلا موقع خوندن بعضی از کتابها میشه چند صفحه چندصفحه جلو زد مثل کاری که من در مورد دالان بهشت به راحتی انجام میدادم.

-دیشب که قصد خوندن نامه 53 رو کردم، با توجه به تعداد صفحاتش خیالم راحت بود که میتونم سریع بخونمش. موقع خوندن بعضی از قسمتها رو جدا میکردم و علامت میزدم. آخر یکی از صفحات دیدم که قسمت زیادی از اون رو علامت زدم. اونجا بود که به یاد مرحوم شانون افتادم.

- موضوعی که در ذهن من بسیار پر رنگ موند دغدغه ای بود که در سراسر متن دیده می شد. دغدغه انسان. به نظرم آنقدر که دغدغه انسان و سعادت اون در نامه دیده می شد دغدغه ی بقای حکومت نبود.

- وسواس و ویژگی هایی که برای مناصب مختلف وجود داشت به شدت دقیق و مهم بودن و گاهی اوقات آدم دلش برای مالک میسوخت که این آدم ها با این ویژگی ها رو چجوری پیدا کنه.

- راهنمایی و جدیت نکته جالب دیگه ای بود. در عین حال که علی (ع) به مالک راهنمایی هایی ارائه میده شدیدا هم باهاش اتمام حجت میکنه.

- توجه به مسائل معیشتی کارگزاران حکومتی هم نکته جالبی بود در کنار این نکته مهم که غنای مالی جلوی فساد رو میگیره این سوال هم در ذهنم ایجاد شد که اگرچه انتظار توصیه شدید به ساده زیستی در این نامه میرفت ولی تاکیدی در نامه بر این مبنا وجود نداره یا شاید هم من دقت نکردم.

یک جمله جالب:

آنان را چنان پرورش ده که تو را فراوان نستایند، و تو را براى اعمال زشتى که انجام نداده‌اى تشویق نکنند

نهج البلاغة (ترجمه دشتی‏)، صفحه 571

و یک جمله شدیدا چگال!

دوست داشتنى‌ترین چیزها در نزد تو، در حق میانه‌ترین، و در عدل فراگیرترین، و در جلب خشنودى مردم گسترده‌ترین باشد، که همانا خشم عمومى مردم، خشنودى خواص (نزدیکان) را از بین مى‌برد، امّا خشم خواص را خشنودى همگان بى‌أثر مى‌کند .

نهج البلاغة (ترجمه دشتی‏)، صفحه 569

مطلب بسیار زیاده و تنها چیزی که میشه گفت اینه که باید خوند و دید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حامد نصرتی

ذوب شده

ناخواسته به سمت کتاب های زیادی با موضوعات جنگ و شکنجه و ...کشیده شده ام و به علت دردناک بودن شدید ترجیح می دهم فقط در شرایطی خاص دوباره سراغ چنین کتاب هایی بروم. اما یادداشت معروفی، پشت جلد این کتاب برایم جالب بود و من را به خواندن ترغیب کرد:

رمان ذوب شده خیال ها و خاطره های من از فضایی است که در آن نفس کشیده و زیسته ام. داستان نویسنده ای که زیر بازجویی و شکنجه مجبور به قصه پردازی شده و آن گاه در قصه های خودش گم می شود. حاصل کار و تلاش داستانی من در سال های جوانی است که می بایست در همان زمان انتشار می یافته، نقد می شده و بر کار و راه ادبی ام تأثیر می گذاشته. اما ما آدم هایی هستیم که زمان و مکانمان به هم ریخته، نمی دانیم کی چرا کجاییم؟

و من نمی دانم باید خوشحال باشم یا غمگین که نخستین رمان من بیست و شش سال دیر به دست خوانندگانش می رسد، جوان بیست و شش ساله ای که هم سن و سالانش را نمی شناسد و نمی داند کجا باید بایستد، کنار متولدین پاییز 1362 یا متولدین پاییز 1388. واقعا نمی دانم کدام؟


عنوان: ذوب شده

نویسنده: عباس معروفی

نشر: ققنوس

تعداد صفحات: 127

سال نشر: چاپ اول 1388

ذوب شده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدیه عباسیان

سلامت فرد - سلامت جامعه

همیشه بین خودم و نهج البلاغه فاصله ای بزرگ را حس میکردم که مانع از نزدیک شدنم به این کتاب می شد. اما ته دلم دوست داشتم که یکبار بنشینم و با حوصله این کتاب را بخوانم. برای همین نهج البلاغه ای قدیمی را همراه با بوی ناب کاغذهای کاهی و جای گازهای چند موریانه در قفسه کتابهایم گذاشتم و گه گاه سری به بخش جملات قصارش میزدم.
نت نشینی این هفته بهانه ای شد برای شکسته شدن طلسم نهج البلاغه خوانی من.
در کتابی که من دارم نامه ها شماره گذاری نشده اند و من سراغ "فرمان به مالک اشتر نخعی" رفتم.
به نظرم از 2 جنبه میشود به این نامه نگاه کرد:

1- از نظر شخصیت مالک اشتر
در ابتدای این نامه توضیحی بود در مورد شخص مالک اشتر. اینکه چرا "اشتر" خوانده شده و میزان ارج و قرب و منزلت او نزد حضرت علی (ع).
ائمه و معصومان از جایگاه خاصی برخوردارند ولی اینکه یک فرد معمولی این قدر بزرگ باشد که امام علی مصیبت سوگ او را با پیامبر مقایسه کند، نکته ی قابل تاملی است.
نکته ای که من را در مورد عملکرد شخصی ام و عادت های دردناک روزمره به فکر فرو می برد.
بعد از خواندن این نامه یاد تمام دفعاتی افتادم که نام " مالک اشتر" را در جاهای مختلف شنیده بودم (مثل اتوبوس مالک اشتر- پارک شهر) ولی تکرار و تکرار و تکرار باعث شده بود حسی یکسان مثل تمامی اسامی دیگر به آن داشته باشم.

2- از نظر ویژگی های جامعه ی انسانی و اسلامی

- او را تشویق می نماید که با "دل' و "دست" و زبان به یاری آیین خدا برود.
- نسبت به مردم همچون جانوران درنده ای که برای خودشان دنبال فرصت می گردند مباش.
- مبادا برتری شخصی تو را وادار سازد که عمل او را بزرگ بشماری و یا بی مایگی آدمی چنان در نظرت ناچیزش بنماید که عمل بزرگش را کوچک بپنداری.
- ارزش خویش را خوب بشناسد، چه آنکه ارزش خود را نشناسد نمی تواند به ارزش دیگران پی ببرد.

در جای جای نامه با جملاتی از این دست مواجه می شویم که سلامت جامعه را در گرو سلامت فرد می داند. و بسیار واضح و آشکار مشکلات رفتاری خودمان و دلایل مشکلات بزرگی را که در اجتماع با آن ها دست به گریبان هستیم را به ما نشان میدهد...
(دل پری از مشکلاتی از این دست که رد پای آن را در سایر ابعاد زندگی هم میتوان دید، دارم. اما به دلایل مختلف مثل کمبود وقت و ... ترجیح میدهم بیشتر ننویسم)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدیه عباسیان

مَنِ توسعه یافته

مقدمه- آنچه که تا به حال از برخی مسائل دینی یاد گرفته ام این است که انسان باید همیشه نسبت به خود سوءظن داشته باشد به این معنا که همواره خود را مورد نقد قرار دهد تا روز به روز پیشرفت کند (برخی محققان می گویند اینجا پیشرفت را استفاده نکنید چون بیشتر جنبه ی مادی دارد و به جایش بگویید تعالی پیدا کند-متعالی شود)، اما در مورد "دیگران" نباید سوءظن داشت بلکه انسان نسبت به دیگران حتی باید حسن ظن هم داشته باشد یعنی خوش بین باشد و همیشه به نیمه ی پر لیوان نگاه کند. اما در مسائل اجتماعی گویا قضیه کمی متفاوت است. "من"ی که باید مورد سوءظن باشد برای یک حاکم (یا یک مسئول)، خودِ او نیست بلکه تمامی مجموعه ی زیردست او جزو من او هستند و بر این قاعده مورد سوءظن باید قرار گیرند. فرد مسئول (شاید بتوان این مسئله را به تمامی منصب داران اجتماعی که همه ی ما در سطوح مختلف معمولا عهده دارد آن هستیم نیز تسری داد) به محض اینکه کوچکترین خطایی در سیستم تحت فرمان او رخ می دهد باید نسبت به آن پاسخگو باشد و فورا با فرد خطاکار برخورد مناسب کند. اما طرف دیگر این منِ توسعه یافته مردم هستند که جزو دیگرانند و در قبال آن ها باید حسن ظن داشت.

متن- امام علی در این نامه از سه دسته صحبت می کند و توصیه های لازم را برای آن ها اعلام می دارد:

1-    منِ فردی: که شخص حاکم باشد، اغلب توصیه ها در این زمینه حول محور خداترسی و عدم غرور به منصب است. به مالک توصیه می کند که در هنگام خشم چگونه باشد، سخن سنجیده بگوید، واجبات و محرمات خداوند را پاس دارد و . . .

2-    منِ اجتماعی: در این حوزه تمامی عاملان حاکم قرار دارند و حاکم باید تمامی کارهای آنان را زیر نظر داشته باشد تا کوچکترین خطایی از آنان سر نزند یا اگر سر زد مجازات شوند و عذرخواهی کنند. از این منظر امام به مالک توصیه می کند کسانی را بگمار که سابقه ی بد نداشته باشند و کارنامه شان سفید باشد.

سپس در کار عاملان خود بیندیش . . . پس بر کارهای آنان مراقبت دار و جاسوسی راستگو و وفاپیشه بر ایشان بگمار که مراقبت نهانی تو درکارهاشان، وادار کننده ی آن هاست به رعایت امانت،  و مهربانی بر رعیت . . . اگر یکی از آنان دست به خیانتی گشود، و گزارش جاسوسان تو بر آن خیانت هم داستان بود، بدین گواه بسنده کن، و کیفر او را با تنبیه بدنی بدو برسان و آنچه بدست آورده بستان. سپس او را خوار بدار و خیانتکار شمار و طوق بدنامی را در گردنش در آر.

3-    دیگران: دیگران همان مردمند که به دسته های مختلف تقسیم می شودند و امام علی در مورد دسته های مختلف آنان توصیه هایی می کند. اما در مورد مردم، برخلاف دو دسته ی اول سختگیری در کار نیست بلکه امام نرم خویی را توصیه می کند:

و مهربانى بر رعیت را براى دل خود پوششى گردان و دوستى ورزیدن با آنان را و مهربانى کردن با همگان، و مباش همچون جانورى شکارى که خوردنشان را غنیمت شمارى! چه رعیت دو دسته اند: دسته اى برادر دینى تواند، و دسته دیگر در آفرینش با تو همانند. گناهى از ایشان سر مى زند، یا علتهایى بر آنان عارض مى شود، یا خواسته و ناخواسته خطایى بر دستشان مى رود. به خطاشان منگر، و از گناهشان درگذر، چنانکه دوست دارى خدا بر تو ببخشاید

دو نکته ی دیگر در این عهدنامه برای من جالب بود که در اینجا می آورم.

الف) امام توصیه ی اکیدی دارد که حاکم چاپلوسان را در دور و اطراف خود جمع نکند:

و آن کس را بر دیگران بگزین که سخن تلخ حق را به تو بیشتر گوید . . . و آنان را چنان بپرور که تو را فراوان نستایند  . . .

ب) امام تاکید می کند که  والی به خویشاوندان خود چیزی نبخشد و آن ها را مناصب ندهد چون گردنکشی می کنند:

نیز والى را نزدیکان است و خویشاوندان که خوى برترى جستن دارند و گردن فرازى کردن و در معاملت انصاف را کمتربه کار بستن. ریشه ستم اینان را با بریدن اسباب آن برآر و به هیچ یک از اطرافیان و خویشاوندانت زمینى را به بخشش وا مگذار، و مبادا در تو طمع کنند.

پس نوشت- در جای جای این عهدنامه توصیه های فراوان هست در حق ضعفا و فقرا و می گوید مبادا که پرداختن به کارهای بزرگ تو را از کارهای به ظاهر خُرد یعنی پرداختن به زندگی این تهی دستان باز دارد!

البته در انتهای عهدنامه مطالبی در مورد برجام هم اومده بود که از گفتنش صرف نظر میکنم (:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ایمان تاجی

فلسفه بدون کچلی

صفر- در قدیم فلسفه - نسبت به آنچه امروز از آن تلقی می گردد- معنای بسیار گسترده تری داشت. گذشتگان بسیاری از علوم از جمله علومی که امروزه آن را به نام علوم تجربی می شناسیم ذیل فلسفه قرار می دادند. گاه می توان فلسفه در دنیای قدیم را همتراز کلمه ی دانش قرار داد. برای مثال وقتی زکریای رازی می خواهد سیره ی علمی و اخلاقی خود را در برخورد با دانش و دانشیان ذکر کند کتابی می نویسد با نام "السیره الفسفیه". اما با گذشته زمان و مرزبندی  و گاه جبهه گیری علوم در مقابل یکدیگر فلسفه به یکی از روش های استدلالی برای دست یافتن به اصول کلی یا کلیات بدل شد (به تعبیر ابن سینا آگاهی از حقیقت اشیا). و این معنا همچنان در حال تغییر و تبدیل است. امروزه (که این امروزه از رنسانس آغاز می شود) و با تغییر یافتن پارادایم های علمی  زمانه نسبت به زمان های قدیم (که همه چیز نسبت به طبیعت ارسطویی سنجیده می شد) فلسفه نیز در حال تغییر ماهیت و در حال گذار است. موضوعات فلسفه در حال دگرگونی است و معنای آن نیز دارد به معنای "چیستی" نزدیک می شود. دانشمندان امروزی کم کم به این مسئله پی برده اند که فلسفه ی قدیم تماما براساس طبیعت و نظام فکری ارسطویی بنا شده بود و رد پای این نظام فکری را می توان در جای جای استدلالات آن پیدا نمود. امروزه که نظام فکری ما تغییر کرده و کسی نظام علمی ارسطویی را قبول ندارد طبعا فلسفه ی آن نیز از مد خواهد افتاد. الان در فلسفه صحبت از چیستی هنر می شود، چیستی علم، چیستی ذهن و . . .

و اما بعد . . .

یک- در یکی از گلچرخ هایم در کتابفروشی های مشهد ناگهان به کتابی برخوردم که برایم چشمک زد. چشمک این کتاب از دو منشا سرچشمه می گرفت:

الف) مترجم: مترجم کتاب فردی بود به نام "مسعود علیا". با او آشنایم. علیا مترجمی در حوزه ی فلسفه و بیشتر فلسفه ی اخلاق است. آن قدر عالی ترجمه می­کند که به محض دیدن این کتاب برای خریدنش مصمم شدم.

ب) انتشارات: ققنوس نام محترمی برای من است. این انتشاراتی نه تنها کتاب های خوب را چاپ می کند و اعتبار خود را با انتشار کتاب های بد خدشه دار نمی کند بلکه -تا آنجایی که من میدانم- تنها انتشاراتی در ایران است که برای ترجمه ی کتاب های خارجی از ناشر آن ها اجازه می گیرد(و تنها رعایت کننده ی حق کپی رایت در ایران اسلامی است!).

در هر حال این دو دلیل مرا مجاب کرد که این کتاب را بخرم. کتاب آن قدر روان و زیبا بود که تمام آن را ظرف دو سه روز خواندم. بعد ها با نویسنده ی آن هم آشنا شدم "نایجل واربرتون" ((Nigel Warburton فیلسوفی که به خاطر کتاب های همه پسندش در حوزه ی فلسفه در جهان بسیار معروف است. امروز که درباره ی این کتاب جست و جو میکردم ویرایش پنجم آن به بازار آمده است. ببینید یک کتاب در سطح جهان چه قدر معروف است که انتشاراتی راتلج ((Rutledge که معروف ترین انتشاراتی در حوزه ی فلسفه است ویرایش پنجم آن را به بازار داده است.

دو- "الفبای فلسفه" (philosophy: the basics) کتابی است بسیار بسیار ساده و کامل برای آشنایی با مقدمات مسائل فلسفی که امروزه مورد بحث است. همان طور که در ابتدا گفتم در گذشته فلسفه مخصوص عده ای خاص و در موضوعاتی بسیار خاص تر بود اما امروزه آن قدر دامنه ی آن گسترده شده و آن قدر فرود آمده (از هوا به زمین) که شاید خواندن مطالبی در حوزه ی فلسفه برای تمامی کسانی که قصد دارند در هر رشته ای تحصیل کنند واجب باشد. اگر قرار است مهندسی یا علوم تجربی بخوانیم باید بدانیم اصلا علم چیست، انقلاب های علمی چه گونه صورت می گیرد، فرآیند تولید یک نظریه ی علمی چگونه است (ای کاش مسئولان دانشگاهی این چیزها را بخوانند و بفهمند و به جای برخی واحدهای بی خودی دانشگاهی مثلا دو واحد فلسفه ی علم برای دانشجو بگذارند). اگر هنر می خوانیم باید بدانیم تعریف هنر چیست، زیبایی چه معنایی دارد. اگر سیاست یا علوم اجتماعی می خوانیم باید تحلیل های مناسب در رابطه با آزادی و عدالت و مسائل مدنی را بفهمیم. اگر روانشناسی می خوانیم به مسائلی در رابطه با ارتباط روح با جسم، نظریات رفتارگرایی و فلسفه ی ذهن آشنایی داشته باشیم. الفبای فلسفه توانسته تمامی این مطالب را در کتابی کم حجم و به زبانی ساده به خواننده انتقال دهد.

سه- هرگاه کتابی فلسفی در دست میگیرم همسرم می گوید: تو رو خدا،  فلسفه دیگه نخون، کچل میشی! البته در مورد فلسفه ی قدیم که پیچیدگی های خودش را داشت (و برخی از فلاسفه هم برای افاضه ی فضل مفاهیمی اضافی و بیخود را وارد آن میکردند و بر حجم کتاب خود می افزودند و بسیاری از دانشجویان ما مجبورند همان مطالب بعضا بی خودی را حفظ کنند) شاید کچل شدن اتفاق بیفتد اما فلسفه ی جدید که در این کتاب از آن صحبت شده همتراز علوم دیگر دانشگاهی در حال رشد و نمو است و فهم آن برای همگان مقدور است (مخصوصا با حضور همچین کتاب هایی).

چهار- الفبای فلسفه  در هفت فصل تدوین شده است که فقط نام آن ها را در این جا می آوردم و با این مقدمات طول و دراز از معرفی کتاب صرف نظر می کنم! : 1- خدا (فصلی در رابطه با استدلال های وجود خدا و نقد آن ها) 2- حسن و قبح (در مورد اخلاق و فلسفه ی اخلاق=چیستی اخلاق: خوب و بد را چه طور تعریف کنیم، از کجا بفهمیم یک رفتار خوب است یا بد، معیار چیست؟) 3- سیاسیت (یا فلسفه ی سیاسی) 4- جهان خارج (بحث هایی در مورد ایده آلیسم و واقع گرایی) 5- علم (فلسفه ی علم، استدلالات علمی) 6- ذهن (فلسفه ی ذهن و روانشناسی که از جالب ترین  و مهیج ترین حوزه های فلسفه ی امروز است) 7- هنر (فلسفه ی هنر) در ویرایش پنجم، یک فصل دیگر نیز به کتاب اضافه شده و چون این ترجمه از ویرایش سوم بوده در متن ترجمه شده نیست. اسم فصل جدید حیوانات است. تعجب آور است اما بحث از حیوانات و حقوق حیوانات و فلسفه ی حقوق حیوانات نیز امروزه به بحثی تبدیل شده که در حوزه ی فلسفه می گنجد (احتمالا فلسفه ی محیط زیست نیز در آینده به موضوعات بسیار مهم فلسفه بدل شود).

پنج- نایجل واربرتون در الفبای فلسفه با زبانی ساده و روان ما را با چیستی علوم و اتفاقاتی که در اطراف ماست آشنا می کند. هر کسی که تا به حال از فلسفه خوشش نمی آمده -اما در مورد چیستی و خواستگاه اتفاقات دور و بر خود سوال دارد- یا ظن کچل شدن در آن را داشته با خواندن این کتاب به این حوزه علاقمند خواهد شد و من تضمین می کنم که کچل هم نخواهد شد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ایمان تاجی

دیگری

مجموعه داستان «دیگری»

آرتور شنیتسلر

مترجم ،علی اصغر حداد

این کتاب داستان های انتخابی جناب آقای حداد از داستان های کوتاه شنیستلر است

اغلب داستان ها هفت الی هشت صفحه ای اند ولی چند داستان کمی بلند تر هم داره

با توجه به روان شناس بودن نویسنده داستان هایش بعد از نود سال باز هم زیباست 

بیشتر داستان های این کتاب  سرشار از لحظات رمانتیک و توصیفات احساسی است که  جذابیت به نوشته بخشیده (البته بعضی داستان هاش)

این کتاب شامل ۲۲داستان از جمله :

امریکا-دیگری-ثروت-موفقیت- کروات سبز -زن بعدی و ....


بیشتر داستان ها در پارک ها و مناطق تفریحی وین روایت میشه و داستان ها بر پایه ی اتفاقات رخ داده در زمان طی شده برای رسیدن نقش اول داستان به هدفش نوشته شده 


این کتاب را نشر ماهی در ۲۸۰ صفحه و با قیمت ۱۶۵۰۰ تومان منتشر کرده است.


وحید عمیدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Pak Pa

کتاب گردی

با یکی از دوستان قرار گذاشتیم سری بزنیم به کتبفروشی های انقلاب. قرارمان مترو انقلاب سمت سینما بهمن بود. کمی پایین تر از سینما کتابفروشی سوره مهر پیدا بود. البته باید از پله ها پایین میرفتی. این مکان پیشتر مخصوص نمایشگاه های هنرهای تجسمی بود و حالا یک کتابفروشی بزرگ. از بیشتر انتشارات های معروف کتابهای خوب در این فروشگاه هست و اگر کسی فرصت پرسه در انقلاب را نداشته باشد اینجا می تواند به مقصودش برسد. از آنجا به بازارچه کتاب رفتیم. انتشارات ققنوس. همان ابتدا روی پیشخوان "یادداشت های پکن" اثر محمد دهقانی نظرم را جلب کرد. محمد دهقانی را می شناسم. نثرش هم خوب است. یادداشتهای پکن را نشر نگاه آفتاب در حدود 180صفهحه به 16هزار تومان چاپ کرده که می کند هر صفحه ای به قرار کمتر از صد تومان. اینطوری که به قضیه نگاه کنی 16هزار تومن چیزی نیست. می پرسم از این نویسنده کتاب دیگری هم دارید؟ "حدیث خداوندگی و بندگی" کتاب است از همو راجع به تاریخ بیهقی به همراه گزینشی از متن. نشر نی آن را چاپیده به قیمت 40هزار تومن (یا 42 تردید از منست).

"نشر اختران" را زیارت می کنیم و بعد "امیرکبیر" را. از امیرکبیر "سخن و سخنوران" فروزانفر را که 12هزار تومن قیمت دارد می خرم به خیال اینکه قیمت سابق است در حالی که خود خوارزمی هم به همین قیمت می دهد. (اینرا بعدتر که به خوارزمی رسیدیم می فهمم).

از بازارچه بیرون می آییم. تشنه ایم و بیشتر از همه در کتابفروشی ها سراغ آبسرد کن را می گیریم. وارد "آگاه" می شویم. چرخی میزنیم. می پرسم تارخ نیشابور چاپ نمیشه؟ جواب میده چاپ قبلی 12سال طول کشیده تا تموم شده. "نیل" را سرسری رد کنیم. دانشگاه تهران سال گذشته افست ترجمه تفسیر طبری را چاپ کرد که زود نایاب شد به 80هزار تومن. دوباره هم چاپ کرده این بار به 90 هزار تومن و فروشنده که می گفت بخرید که چاپ بعد می شود 130. "اطلاعات" معمولا کتاب های ارزان زیاد دارد. بد هم نیست. مثلا: "ده فیلم ،ده نقد دیگر" مسعود فراستی، 220 تومان با 20 تومان تخفیف. "افسانه نیما"، عطاالله مهاجرانی 1000 تومان. "بررسی سیر زندگی و حکمت و حکومت سلمان فارسی" از همو ،1800 تومان. " امیر المومنین در شعر فقها و شعرای نامی از فردوسی تا امام خمینی"، علی دوانی، 1300 تومان. اینها را من یادداشت کردم که البته بیش از اینها بود. کتابهای تازه نشرشده هم بود. "شاهنامه و هویت ایرانی" از فضل الله رضا و کتابی از منصور رستگار فسایی درباره استاد احمد مهدوی دامغانی. ذکر خوارزمی که رفت. در علمی و فرهنگی "شکونتلا" را خریدم. مگر نه اینکه این کتاب گوته را به اعجاب واداشته. ازان مهمتر کتاب در این جمع معرفی شده است. "میراث مکتوب" آخرین تصحیح از مثنوی معنوی چاپ کرده است به همت حسن لاهوتی.

هنوز تشنه ایم. "سروش" با آن عرض و طولش حتما آبسردکن دارد. وارد می شویم. شیر آب سرد کن هم گیر دارد. آب که نوشیدیم از خیال کتاب بیرون آمدیم. تشنه آب بودیم یا کتاب؟


امین حق‌پرست

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Pak Pa