-         اگر کسی امروزه با قاطعیت بگوید که هرآنچه من می گویم همان است که مثلا پیامبر یا فلان امام گفته است باور کردن حرفش به نظر بسیار سخت می رسد. حقیقت آن است که آموزه های دینی ما به مرور زمان دستخوش تغییرات و البته تحریفات بسیاری شده است و تشخیص اصل آن ها با غیراصیلشان دشوار می نماید.

-         اگر بخواهیم مشخصا در باب مذهب شیعه صحبت کنیم باید بگوییم -به گواه تاریخ- با گسترش این مذهب در موقعیت های جغرافیایی و فرهنگی و زمانی گوناگون عناصر خارجی بسیاری بر آن اثر گذاشته است و کم کم این عناصر خود را به جزئی از اجزای اصلی مذهب تبدیل کرده است. مثلا جوانمردان یا عیاران که در ایران باستان فرقه ای با عقایدی خاص بودند تاثیراتی را بر شیعه گذاشتند و آموزه هایی را بر آن اضافه کردند (در این مورد کتاب قلندریه در تاریخ شفیعی کدکنی راهگشاست). گروه دیگری که تاثیرات بسیاری بر عقاید شیعه گذاشت گنوسیان (غنوسیان-Gnosis) بودند. منشا این گروه البته به یونان و سپس فلسطین و سوریه و به طور کلی سنت مسیحی بازمی گردد. اما در مانویان نیز تاثیر داشته و سپس راهش را به اسلام و مخصوصا شیعیان نیز باز کرده است.

-         کتاب غنوصیان در اسلام نوشته ی مستشرق و شیعه شناس آلمانی هاینتس هالم (Heinz Halm) است که توسط احسان موسوی خلخالی البته از ترجمه ی عربی به فارسی برگردانده شده است. در این کتاب به مسائلی از جمله عبدالله بن سبا (که به نوعی منشا شیعه ی غالی شمرده می شود-بعضی همانند علامه عسگری در وجود همچین شخصیتی در تاریخ شک کرده اند اما رجال شناسانی نظیر محمدآصف محسنی در معجم الاحادیث المعتبره به وجود او اذعان کرده اند)، جابرین یزید جعفی (که در سلسله ی بسیاری از احادیث غلات وجود دارد)، غلو در امام محمد باقر و جعفر صادق و فرقه ی علویان و نُصَیریان پرداخته شده است.

-         همان طور که قبلا هم گفته ام تحقیقات غربیان در حوزه ی اسلام شناسی تحقیقاتی کاملا علمی و متدولوژیک است و بیشتر نقص کار آنان در مراجعه و دسترسی به منابع است. اما کار حاضر آن طور که باید و شاید قوی نبود. انتظار داشتم نویسنده رد پای تعلیمات غنوصی را در اعتقادات امروز شیعیان پیگیری نماید و میزان تاثیر آنان را بر امروز شیعه بنمایاند. هرچند که بعضی اشارات جسته و گریخته از این مسائل را می توان در کتاب پیدا نمود اما رویکرد نویسنده در این کتاب تطور تاریخی ایده ها و یافتن چگونگی تکامل آموزه های غنوصی در شیعه نبوده و فقط شباهت هایی را میان آموزه های غنوصی و برخی اعتقادات شیعیان غالی اولیه (که مورد طعن و طرد علمای شیعه هم بوده اند) پرداخته است. البته باید اذعان کرد که در این وانفسای نبود تحقیقات صحیح و به درد بخور در این حوزه ها همین هم غنیمت است.