پیشنهاد کتاب پارسی

۱۴ مطلب با موضوع «ادبیات :: ادبیات جهان» ثبت شده است

خدمتکار و پروفسور

عنوان: خدمتکار و پروفسور
نویسنده: #یوکو_اوگاوا
ناشر: آموت
چاپ اول زمستان 91
248صفحه

ژاپن و پیشرفت صنعتی اش، همیشه در ایران و برنامه های تلویزیونی مورد توجه بوده و هست. دریکی از مستند هایی که مدت ها قبل درباره این کشور پیشرفته دیدم درین باره بود که ریاضیاتی که به دانش آموزان دبستانی آموخته می شود کاملا قابل لمس و درک است. حجم ظرف را خود دانش آموزان با روش هایی اندازه می گیرند و این روش ها باعث علاقه بیشتر و ملموس شدن درس می شود. آن موقع تصور دقیقی ازین روش ها نداشتم! تا این که این کتاب را خواندم.
نویسنده این کتاب بانوی ریاضیدان ژاپنی است و در خلال داستان، مفاهیم پایه ریاضیات تا اعداد اول و فرمول فرماو.. به سادگی و شیرینی جالبی بیان می کند. شاید اگر همه ما، ریاضیات را از چنین معلمی یاد می گرفتیم حالا خیلی آدم های باهوش تری بودیم.

داستان کتاب هم درباره پرفسوری ریاضیدان است که 14سال قبل در اثر تصادف، حافظه اش دچار مشکل شده و حافظه اش قدرت نگهداری 80 دقیقه را دارد. نهمین خدمتکاری که آژانس به منزل پروفسور می فرستد زن آرام و بی حاشیه ای است که پسربچه ای 10ساله دارد و داستان این دونفر با پروفسور و آموزش ریاضیات به این دونفر ماجرای اصلی داستان هست.

-من جذر صدایت می کنم!علامت رادیکال علامت سخاوتمندی است چون به تمام اعداد سرپناه می دهد.

-حقایق ابدی چیزهایی نیستند که قابل مشاهده باشند و تو هم نمی توانی آن ها را در اجسام مادی و پدیده های طبیعی و یا حتی در احساساپ بشری ببینی .اما ریاضیات این توان را دارد که نوری به آن ها بتاباند و به آن ها صورت ببخشد. درواقع چیزی وجود ندارد که مانع ریاضیات در این راه باشد.

-ریاضیات دلیلی است بروجود خداوند چون ریاضیات مطلق و فاقد تناقضات است.اما شیطان هم باید وجود داشته باشد چون قادر به اثباتش نیستیم.



عطیه فرخزاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Pak Pa

سوءتفاهم

مادر و دختری تنها مسافرخانه ای دارند که از طریق آن گذران زندگی می کنند. دختر رویای دریا و شهرها و مکان های دیگر را در سر دارد و برای رسیدن به آن ها مادرش را هم با خود همراه می کند. هر از چندگاهی مسافری وارد مسافرخانه می شود که انگار دست سرنوشت او را وسیله ای قرار داده، برای تحقق آرزوی های دختر. چون شبانه توسط مادر و دختر به قتل می رسد تا پول هایش برای آن امر مهم ذخیره شود... این روند ادامه دارد تا اینکه ژان - پسر این خانواده که بیست سال پیش آن ها ترک کرده بوده است - وارد مسافر خانه می شود.

 

* در این نمایشنامه هم مثل کتاب های دیگر کامو پوچی و سوال های فلسفی که انسان را به گیجی سوق می دهد، موج می زد.

** پیشنهاد می کنم اگر می خواهید این کتاب را بخوانید، مقدمه را بعد از تمام شدن کتاب بخوانید. چون تحلیل و فاش کردن کل داستان از لطف آن می کاهد.

*** منفعل بودن شخصیت های داستان های کامو حرصم را در می آورد. آن ها خیلی راحت خودشان را به شرایط می سپارند، خیلی سریع قانع می شوند، و انگار که حوصله ی تلاش و جنگیدن را ندارند. در طی خواندن این نمایشنامه بارها دوست داشتم یقه ی ژان را بگیرم و سرش داد بزنم. یا بروم بنشینم جلوی مادر، و از او خواهش کنم این قدر بی تفاوت نباشد.

عنوان: سوءتفاهم

نویسنده: آلبر کامو

مترجم: خشایار دیهیمی

نشر: ماهی

تعداد صفحات: 96

سال نشر: چاپ اول 1390 - چاپ چهارم 1393

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدیه عباسیان

مروارید

"کینو" و "خووانا" پس از مدت ها صاحب یک بچه می شوند: "کایوتیتو". آن ها زندگی سخت و جانفرسای خود را به همراه دیگر سرخپوستان بومی، در کپرهای حصیری دور از شهر  و در کنار ساحل می گذرانند و قوت بخور و نمیر خود را نیز از دریا کسب می کنند. اما در اولین روزهای خوش زندگی آن ها که با به دنیا آمدن بچه به دست آمده بود، اتفاق ناگواری می افتد و یک عقرب کایوتیتو را نیش می زند:

"خووانا طفل را در بغل گرفته بود. جای نیش را که هم اکنون سرخ شده بود پیدا کرد و لب های خود را بر آن نهاد و شروع به مکیدن کرد. می مکید و تف می کرد، می مکید و تف می کرد و طفل جیغ می کشید".

خبر نیش عقرب به تنها فرزند کینو و خووانا، همسایگان را در آن جا جمع می کند. اما خووانا که زنی آبدیده و مقاوم است، برخلاف رسم های نانوشته ی قبیله ای خود، در همین هنگام جیغ می کشد که"

-         "دکتر، برو دکتر بیار!

این عبارت دهن به دهن به خیل همسایگانی رسید که در حیاط کوچک پشت کپر در هم تپیده بودند. آن ها گفته ی خووانا را میان خود تکرار می کردند :خووانا گفت برو دکتر بیار! به حق چیزهای نشنیده!"

سرخپوستان، مدت هاست که عادت کرده اند مستقل رندگی کنند و در امور معاش به هیچ وجه محتاج سفیدان نگردند. تنها ارتباط آن ها و شهر خلاصه می شد به فروش محصولاتی که از دریا به دست می آوردند آن هم به نحوی که با ارزان ترین قیمت ممکن مجبور بودند آن ها را به فروش برسانند.

همه می دانند که تنها دکتر شهر هیچ گاه پایش را به این بیغوله آباد نمی گذارد اما خووانا نگران بچه است و آن ها تصمیم می گیرند که به شهر روند و همسایگان نیز به همراه آنان می روند. کینو ننگ درخواست از دکتر را به جان می خرد هرچند که می داند او به این بی سر و پاها توجهی نمی کند. سفیدها فقط دنبال پولند! دکتر، عجز و لابه ی مردمان کپرنشین بی پول را که دسته جمعی به در خانه ی او آمده بودند پس می زند و حتی حاضر نمی شود آن ها را ببیند.

خووانا تصمیم می گیرد به دنبال مروارید برود بلکه بتواند با آن هزینه ی درمان فرزندش را تهیه کند. احتمال یافتن یک مروارید بزرگ، آن هم در این موقعیت، بسیار کم و بهتر بگویم صفر است. اما کینو با نیروی ایمان برای خانواده اش به زیر دریا می رود و و طلب او و دعاهای خووانا باعث می شود که "بزرگترین مروارید جهان" را بیابد. این خبر در سراسر شهر پخش می شود . . .. یافتن مروارید، تازه ابتدای داستان پر فراز و نشیب کینو و خوواناست که برای آینده ی فرزندشان رویاهایی را در سر می پرورانند.

داستان مروارید که براساس یکی از حکایت های قدیمی مردم مکزیک نوشته شده است. وصف زندگی فقیرانه ی صیادان بومی مکزیک است که نخواسته اند از مادر طبیعت پیوند ببرند و به نوکری سفیدپوستان، که آیین و زبان و تسلط اقتصادی خود را به زور اسلحه به آن ها تحمیل کرده اند، درآیند (پشت جلد کتاب).

حکایت این کتاب، در واقع حکایت یک تکه ی کوچک شن است:

"گاهی برای یکی از صدف ها حادثه ای روی می داد و ذره ای شن به شکمشان وارد می شد و لای چین های عضله اش می خلید و درون آن جای می گرفت و گوشت او را می آزرد. صدف برای حفظ خود از آسیب این جرم بیگانه لعابی لطیف بر آن می نشاند و آن را در این لعاب زندانی می کرد، اما ترشح لعاب همین که شروع می شد دیگر بند نمی آمد، تا این که مروارید با آشوب طوفانی یا تکان مدی بیرون افتد یا صدف شکسته شود".

 اما این کتاب به داستان مروارید در دریا نمی پردازد بلکه حکایت زمینی آن را بازگو می کند. در دریا، مروارید شنی بی مقدار است که حسب اتفاق درون یک موجود زنده قرار میگیرد و او سعی می کند خود را از شر این شن مزاحم نجات دهد. اما بر روی زمین –این شن- آن قدر ارزشمند می شود که خون انسان ها به خاطرش ریخته می شود، عواطف و احساسات، مغلوب رنگ سفیدش می شود و عقل و منطق فریفته ی هیئت زیبای او.

مروارید، داستان شکر و کفر انسان است. کشمکشی نامحدود میان امیال و غریزه های حیوانی و وسوسه های شیطانی، و از طرف دیگر عقل و منطق و احساسات انسانی. مروارید داستان طمع انسان است، همانی که آدم را از بهشت به بیرون افکند.

"مروارید" یکی از داستان های محبوب نویسنده ی معروف آمریکایی "جان شتاین بک" است که "سروش حبیبی"، مترجم زبردست چند زبانه، آن را از انگلیسی به فارسی برگردانده و انتشارات "فرهنگ معاصر" در ظاهری زیبا و در قطع پالتویی چاپش کرده است. داستانی کم حجم اما پرمغز.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ایمان تاجی

عشق اول و دو داستان دیگر

"عشق اول" مجموعه ی سه داستان است که "سروش حبیبی" مترجم زبردست معاصر آن را از زبان روسی به فارسی برگردانده است. در مورد ترجمه ی زیبای حبیبی بیشتر خواهم گفت. این کتاب را انتشارات فرهنگ معاصر -با ظاهری زیبا- چاپ کرده است. نام کامل کتاب این است: "عشق اول و دو داستان دیگر". داستان "عشق اول" و "آسیا" از "ایوان تورگینف" است و داستان "دلاور خردسال" از آن "فیودور داستایفسکی" معروف.

عشق اول –اولین داستان این مجموعه- در واقع داستان عجیب اولین دلدادگی خودِ تورگینف در سنین نوجوانی (شانزده سالگی) است. اول قصد داشتم خیلی مفصل این داستان را معرفی کنم اما ترسیدم که قصه ی آن لو برود و حلاوت خواندنش را از دیگران بگیرم. به علاوه توصیه می کنم که اگر این کتاب را گرفتید دو سه صفحه ی اول آن با عنوان "چند کلمه درباره ی این داستان" را هم نخوانید چون نکته ی کلیدی اش لو می رود. به طور خلاصه در این قسمت تورگینف می خواهد بگوید که این داستان، قصه ی زندگی خود اوست. داستان به نامه ای از طرف پدر ایوان تورگینف به او تمام می شود:

"فرزندم از عشق زنان بترس! از این سعادت، از این زهر شیرین و فریبنده بر حذر باش . . ."

"آسیا" نام سومین داستان این مجموعه و دومین داستان تورگینف در این کتاب است. حجم آن تقریبا نصف عشق اول است.  داستان پیرامون پسر جوانی است که به آلمان سفر می کند و ناخواسته به دختری عجیب رفتار  و غریب گفتار –آسیا- دل می بندد، اما از بیان آن حذر می کند . . ..  آسیا در واقع، دختری ایرانی به نام آنا بوده است و تورگینف این داستان را از تجربه ی عشق عمویش به این دختر نوشته است. بخوانید از زبان عاشق ناکام داستان در آخرین صفحه ی کتاب:

". . . اما احساسی که آسیا در دل من پدید آورد، آن احساس سوزان و عمیق، آن شیرینی مهر، دیگر در سینه ام بیدار نشد. . . من به تنهایی زندگی تجرد و بی خانمانی محکومم و سال های عمر را در انتظار آخر کار، غرق در ملال می گذرانم. اما نامه های کوتاه او و گل شمعدانی ای را که زمانی از پنجره برایم فرو انداخته بود و اکنون خس خشکیده ای بیش نیست، همچون گنجینه ی مقدسی حفظ می کنم . . . و بر من چه گذشته است؟ از من، و از آن روزهای شیرینی که با تشویش گذشت،  و آن امیدهای سبک بال و تیزپر، چه مانده است؟ به این شکل است که عمرِ عطر خفیف غنچه ای ناچیز از عمر همه ی شادی های شیرین و غم های تلخ آدمیزاد درازتر است . . ."

دومین داستان این مجموعه به نام "دلاور خردسال" ترجمه ای است از یکی از داستان های کوتاه داستایفسکی. حجم آن تقریبا به اندازه ی آسیا است. اما از نظر من به لحاظ قصه پردازی، دو داستان تورگینف زیباترند.

 این داستان ها و به ویژه دو داستان آسیا و دلاور خردسال اوج هنرنمایی زبانی یک نویسنده ی روس و البته سروش حبیبی را به نمایش می گذارد. بارها و بارها در زمان خواندن داستان ها، در جملات آن تامل می کردم، قصه را از یاد می بردم و محو توصیفات و کلمات حبیبی (تورگینف/داستایفسکی) می شدم. نمی دانم چه مقدار از این هنرنمایی ها مربوط به نویسنده است و چه مقدار مرهون حبیبی. به زبان روسی هم هیچ آشنایی ندارم که ببینم دستبرد مترجم در متن اصلی چه قدر بوده است. اما هر چه هست ماحصل این کار، داستان هایی بسیار زیبا و زبانی حیرت انگیز را تحویل خواننده داده است.

عشق اول و دو داستان دیگر قصه ی تکراری و همیشه زنده ی عشق را به تصویر می کشد. زبان عشق، زبانی آشنا برای تمامی مردم است و در محدوده های جغرافیایی و فرهنگی نمی گنجد. این کتاب تلالو عشق جوانی را با زبانی استادانه به تصویر کشیده است. همیشه گفته ام و باز می گویم زبانی که از عشق می خواهد بگوید باید زبانی توصیفی باشد و نه تحلیلی. چهارچوب های تحلیل هیچ گاه وسعت دریای عشق را درک نمی کنند. از این رو هر هنرمندی که زیباتر به توصیف عشق و حالات آن بپردازد در معرفی این موهبت موفق تر خواهد بود.

هر چه گویم عشق را شرح و بیـــان/ چون به عشق آیم خجل باشم از آن

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ایمان تاجی

تحفه ای از سرزمین افسانه ها و الهه های هندوستان

بعضی داستانها خواننده رو شگفت زده میکنه و اصلا این اصل غافلگیری یکی از تکنیکهای مهم در نویسندگیه. این اصل بسیار هم جذابه و نقطه قوت غالب داستان های امروزیه. اما بعضی دیگه از داستانها که عموما داستان های کهن هستن آنچنان بر پایه غافلگیری استوار نمیشن. خواننده هم البته به دنبال غافلگیری در این داستانها نیست. این داستانها همانطور روایت می شوند که روح عمومی جوامع می پسندیده و همونطور هم تموم میشن که مطلوب این روح جمعی باشه. نقطه قوت این داستانها ظرایفیست که در جای جای این ماجراها آشکار و مستتره. این روایتها معمولا لایه های فراوانی دارن و هرکس به قدر کاسه ی فهمش از اونها سیراب میشه.

 شاکونتالا نمایشنامه ای است که توسط کالیداس نویسنده ی هندی در قرن پنجم میلادی نوشته شده. داستان ماجرای پادشاهیست که عاشق زیبارویی از دل جنگل می شه، او رو از دست می ده و دوباره بدست می آره. لایه اول داستان بسیار ساده و قابل پیش بینیه اما لایه های پنهان و ظرایف این نمایشنامه همچون گوته ای را بر اون میداره که لقب گل سرسبد ادبیات جهان رو به این نمایشنامه بده و اشکهای بزرگی از سرزمین خودمان را بهنگام تعریف و تحلیل ماجرای شاکونتالا جاری میکنه.

شاکونتالا تحفه ای از سرزمین افسانه ها و الهه های هندوستانه که خوندن اون با نگاه شناخت شناسی نکات جالبی رو به غیر ادیبی همچون من تقدیم کرد. این کتاب با ترجمه شیرین ایندو شیکهر هم اکنون توسط انتشارات امیرکبیر در ۱۷۲ صفحه و به قیمت حوالی ۷۰۰۰ تومان در دسترس است.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حامد نصرتی

این مرد دیوانست!

بازی دو موجود یا به عبارت درست تر مفهوم با اتمهای تازه متولد شده هیدوژن خیلی تماشاییه، همچنین داستان گذاشتن علامتی در فضا زمانیکه اصلا چیزی یا شکلی وجود نداشته میتونه خیلی شنیدنی باشه.

 Qfwfq پیر که اسمش شبیه حرکت تصادفی انگشتان روی صفحه کلید کامپیوتره خاطرات خودش رو از اولین زمانی که به یاد داره تعریف میکنه. این اولین زمان وقتیه که Qfwfq به همراه تعداد دیگری از همسایه هاش در یک نقطه ی بی نهایت چگال جمع شده بودند. آنطور که خودش تعریف می کنه،"هر نقطه ی هر کدام از ما با همان نقطه ی دیگری، در یک نقطه واحد که همگی در آن زندگی می کردیم منطبق بود!". Qfwfq به مرور زمان و در طی میلیاردها سال به اشکال مختلف مثل عنصری در سحابی سیال که بعدها منظومه شمسی در آن شکل گرفت، نرم تنی که در ابتدایی ترین شکل موجود در لبه ساحل روزگار می گذارند ، دایناسوری منقرض شده و ... در می آید و خاطرات شیرینی را از میلیاردها سال گذشته تعریف میکنه.

اولین برخورد من با ذهن خلاق ایتالو کالوینو رمان "اگر شبی از شبهای زمستان مسافری" بود. یکی از عجیب ترین کتابهایی که تا به حال خوندم البته از حیث تکنیک. یک رمان بی سرو ته و در عین حال به هم پیوسته. مدتها بود که از کالوینو خبری نداشتم تا اینکه در حال گشت و گذار بی هدف بین قفسه های کتابفروشی دیدار ما تازه شد. با دیدن فهرست کتاب فهمیدم که این بار هم کالوینو منو متعجب خواهد کرد.

ایتالو کالوینو در کمدی های کیهانی، از دل گزاره های هستی شناسی، فیزیک، زیست شناسی، زمین شناسی و ... داستان های شیرین و اعجاب آور خلق کرده. داستانهایی که با برقراری رابطه با رفتارهای روزمره ما و سرگذشت عالم مفاهیم بدیعی رو در ذهن خواننده ته نشین میکنه. هرچند این بار هم از نظر من تکنیک بر مفهوم غالب بود ولی خوندن این کتاب بارها منو به صورت ناخودآگاه وادار کرد که زیر لب بگم "این مرد دیوانست!".

کتاب کمدیهای کیهانی با ترجمه موگه رازانی در 198 صفحه و به قیمت 7500 تومان توسط نشر کلاغ به چاپ چهارم رسیده است.   


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Pak Pa

سیدارتها

سیدارتها

عنوان: سیدارتها

نویسنده: هرمان هسه

مترجم: سروش حبیبی

نشر: ققنوس

تعداد صفحات: 174

سال نشر: چاپ اول 1385 - چاپ سوم 1387


حقیقت چیست؟ مقصد کجاست؟ چطور می توان از دست "من" رهایی یافت؟راه درست کدام است؟

سیدارتها پسری است که از نوجوانی دغدغه ی رهایی دارد. پسری برهمن زاده که به تعالیم دینی خانواده پایبند است و روزی از پدرش اجازه می گیرد تا خانه را در جست و جوی حقیقت ترک کند. جست و جویی که در هر برحه از زندگی او به یک شکل است، سالهای نوجوانی را به ریاضت و روزه داری می پردازد و سال های جوانی را به مال اندوزی و شهوترانی. سیدارتها یک سفر عرفانی است. سفری برای جدا شدن از من درون و رسیدن به معانی واقعی. سفری که به تو نشان می دهد هیچ راه از پیش تعیین شده ای به این منظور نیست و هرکس باید راه خود را پیدا کند.

 

- به گمان او تفکر همان شناختن علت هاست و فقط از آن راه است که احساس به شناخت مبدل می کردد و یاوه نمی شود. بلکه شکل می گیرد و ملموس می شود و جانمایه ی خود را پرتو وار باز می نمایاند. ( صفحه ی 59)

- دید که رود پیوسته روان است و پیوسته به جا. و همیشه همان رود است و با این حال هر لحظه رودی دیگر. ( صفحه ی 124)

 

* مفاهیم مطرح شده در این کتاب جزو دغدغه هایی هستند که نویسندگان زیادی به آن پرداخته اند. نوع روایت داستان بدون اوج و یکنواخت بود. در حقیقت این مفهوم بود که من را به ادامه ی مطالعه جذب می کرد.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدیه عباسیان

روح ماهیگیر

روح ماهیگیر

عنوان: روح ماهیگیر

نویسنده: اسکار وایلد

مترجم: کیومرث حاجی نثرالله

نشر: ابجد

تعداد صفحات: 72

سال نشر: چاپ اول 1373 - چاپ دوم 1384



* نوشتن در مورد این کتاب برایم بسیار سخت است. طوری که حتی نمی خواستم در موردش چیزی بنویسم. یادم نمی آید چه کسی اسکار وایلد را به من معرفی کرد یا کِی و کجا با نام او آشنا شدم که وقتی کتاب را دیدم، ذوق زده شدم. اما خواندن کتاب، برخلاف انتظارم لذت بخش نبود.

فکر میکنم حسی که داریم و مکان و زمانی که در آن کتاب را می خوانیم، به شدت در تأثیر کتاب نقش دارد. من این کتاب را در شرایط خوبی نخواندم و صرفا هدفم از خواندن آن بیدار ماندن بود! فونت درشت کتاب من را یاد کتاب هایی می انداخت که در بچگی با همراهی عمه ام، یواشکی در انباری خانه پدربزرگم پیدا می کردیم و می خواندیم. کتاب هایی که شاید چیز زیادی از آن ها نمی فهمیدیم اما فقط از نوبتی بلند خواندنشان لذت می بردیم. روح ماهیگیر تنها برای من، زنده کننده ی چنین خاطراتی بود.

امروز از صبح دوبار دیگر هم کتاب را ورق زدم. بعضی بخش هایش را چندبار خواندم ولی جز یک سری مفاهیم، مثل تصمیمات بی بازگشت، زیاده خواهی، حرص و عدم دوراندیشی، چیز خاصی دست گیرم نشد. اما وقتی Fisherman's Psyche را سرچ کردم، متوجه شدم که با یک شاهکار سروکار داشتم. کتابی که با نثری ساده حاوی مفاهیم بسیار عمیقی است که متاسفانه من قادر به درک آن ها نبوده ام.

 

روح ماهیگیر که ترجمه ای اقتباس گونه از نسخه ی خلاصه شده ی کتاب Fisherman's Psyche است، در مورد ماهیگیر جوانی است که برای رسیدن به معشوق متفاوت اش -دختر دریا - علی رغم تمام مخالف ها، هشدارها و خواهش ها، روحِ خود را از بدنش جدا می کند تا به دریائیان بپیوندد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدیه عباسیان

پنج نفری که در بهشت ملاقات میکنید

کتاب "پنج نفری که در بهشت ملاقات میکنید" یکی دیگه از کتاب های میچ آلبوم است. این کتاب هم مثل بقیه کتاب های میچ آلبوم نثر روان و گیرایی داره. کتاب در مورد کهنه سربازی به اسم ادی که بعد از جنگ توی یه شهربازی مشغول نگهداری از دستگاه ها میشه. ولی با گذر زمان هر روز حس میکنه که زندگیش بی معنی و یکنواخته و سرشار از احساس تنهایی و پشیمانی. در نهایت ادی سن 82 سالگی و در روز تولدش وقتی که میخواد یه دختر بچه رو که از یکی از دستگاه ها سقوط میکرده نجات بده میمیره. ادی در زندگی بعد از مرگ میبینه که به جایی مثل بهشت نرفته و در عوض با پنج نفری روبرو میشه که هر کدوم یه نقشی توی زندگیش داشتن و هر کدوم سعی میکنن تا با نشون دادن چیزهایی که ادی در زندگی زمینی خودش اون ها رو ندیده و ازشون خبر نداشته به نحوی بهش کمک کنن تا معنایی برای کل زندگیش و به خصوص آخرین عملش یعنی نجات دختر بچه پیدا کنه. 

پنج نفری که در بهشت ملاقات میکنید 

Five people you meet in Heaven

نویسنده: میچ آلبوم، مترجم: پاملا یوخانیان، نشر کاروان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Pak Pa

مقایسه ی دو رمان دنیای قشنگ نو و 1984

1-1- "جورج اوروِل" نویسنده ی معروفی است که اگر بخوام به طریقه ی علما معرفیش کنم میشه "اورول صاحب مزرعه­ ی حیوانات" (مثل آخوند خراسانی صاحب کفایه). شاید خیلی­ ها کتاب بی­ نظیر مزرعه ­ی حیوانات رو خونده باشن (اولین ترجمه­ ی این کتاب با نام قلعه ­ی حیوانات منتشر شد و بیشتر با این نام شناخته میشه، اسم انگلیسی کتاب Animal farm هه . . . ترجمه­ ای که انتشارات نیلوفر منتشر کرده رو من با متن انگلیسی مقابله کردم . . . دقیق و زیباست و به نام مزرعه­ ی حیوانات منتشر شده. مترجم: صالح حسینی). اما اصلا با مزرعه ­ی حیوانات کاری ندارم و قصد دارم کتاب دیگری رو از اورول معرفی کنم: 1984


2-1- هزار و نهصد و هشتاد و چهار (nineteen eighty-four)، به لحاظ اهمیت شاید دومین کتاب معروف اورول باشه. در این کتاب نویسنده دنیایی رو متصور شده که در اون سردمداران حکومت برای ادار­­ه ­ی دنیا بر تمامی زیردستان خودشون احاطه­ ی کامل دارند. رهبر حزب، برادر بزرگ (Big Brother) با این شعار حکومت می­کنه: big brother is watching you. برادر بزرگ شما را می­ بیند (فعل استمراری). احاطه­ ی حکومت بر تمامی جنبه­ های شخصی و اجتماعی افراد است و هیچ کس بدون اجازه­ ی حزب آب هم نمیتونه بخوره. در خونه­ ی هر کسی وسیله ­ی به نام telescreen وجود داره که یک تلویزیون دوطرفه ­است یعنی هم برنامه پخش میکنه (خودتون حدس بزنین تو همچین دنیایی چه برنامه ­هایی قراره پخش بشه) و هم با چشم الکترونیکی مردم کنترل میشن و تله­اسکرین افراد پیوسته باید روشن باشه.


3-1- اما داستان کتاب حول مردی به نام "وینستون اسمیت" شکل می­گیره که با "جولیا" یکی از دخترهای حزب آشنا میشه. وینستون آدمیه که معتقده حزب داره به مردم دروغ میگه و برای حکومت کردن با حربه­ ی تبلیغات  سر مردم رو شیره می ماله. وینستون اول فکر میکرد که جولی جاسوسه اما بعدها که با هم ارتباط بیشتری پیدا میکنن میفهمن که عقایدشون شبیه به همه. حکومت تمامی روابط دختر و پسر رو کنترل میکنه (وزارتی وجود داره به نام وزارت عشق!) اما این دوتا گنجیشک عاشق دور از دید ناظر کبیر با هم ارتباط پیدا میکنن و همراه هم در مقابل عقاید تحمیلی حزب مبارزه میکنن.


4-1- انتشارات نیلوفر با ترجمه­ ی صالح حسینی (مترجمی ماهر) این کتاب رو منتشر کرده. البته باید بگم که متن کتاب کشش و جاذبه­ ی مزرعه­ی حیوانات رو نداره اما به هر حال یکی از معروف­ترین رمان­های دنیاست و مطالب خیلی مهمی رو انتقال میده.


1-2  جامعه­ ی دیگری رو فرض کنید که در اون  همه چیز آزاده، هیچ محدودیتی وجود نداره. همه­ی نیازهای انسان بلافاصله تامین میشه. هیچ دغدغه­ ی خاطری وجود نداره. همه چیز شادی است و سرگرمی. فقر ریشه­ کن شده. همه­ی مردم به یک زبان حرف میزنن. هیچ محدودیتی برای روابط وجود نداره. آزادِ آزاد. به مدد "هنری فورد"، تکنولوژی تونسته تمامی مسائل دردسرساز زندگی انسان رو پر کنه. خانواده­ای وجود نداره که کسی بخواد به خاطرشون حرص بخوره و بچه بزرگ کنه . . . هیچ قید و بندی موجود نیست. اگر احیانا اتفاقی بیفته و یک نفر کوچکترین ناراحتی پیدا کنه فی­ الفور قرص مخدری رو میخوره که دردش رو تسکین میده البته در این دنیا هنوز کسانی هستن که به روش قدیمی زندگی میکنن (وحشی­ها!!) به طور طبیعی ازدواج میکنن، بچه­ دار میشن و از تمامی عواطف انسانی از قبیل درد و رنج هم بهره دارن.


2-2- مطالبی که گفته شد مربوط به رمانی هست به نام "دنیای قشنگ نو" (Brave new world) نوشته­ی "آلدوس هاکسلی". در طی این رمان خوش­خوان و جذاب، و به دنباله ­ی مجموعه­ای از اتفاقات، یکی از نقش­های اصلی اون به نام "لنینا" به "وحشی­کده" (Savage reservation) میره و اونجا با پسری به نام "جان" آشنا میشه و این دو یک دل نه صد دل عاشق هم میشن. اما نوع نگاه جان و لنینا به عشق  کاملا متفاوته. در ادامه، جان به دنیای قشنگ نو میره و اتفاقات بسیار جالبی برای اون­ها میفته. یکی از زیباترین قسمت­های کتاب اونجاییه که جان با یکی از مدیران این دنیا گفت و گو میکنه و بهش میگه شما با یاد خدا چی کار میکنین بالاخره هرکسی وقتی مشکلی پیدا میکنه به خدا پناه میبره . . . و جواب می شنوه نکته اینجاست که اصلا اینجا کسی مشکلی پیدا نمیکنه که بخواد فکر کنه یا به خدا پناه ببره.


3-2- این کتاب رو هم انتشارات نیلوفر چاپ کرده با ترجمه ­ی بسیار زیبای سعید حمیدیان. ترجمه­ی این کتاب کار سختیه چون نویسنده خودش شاعره و در اون کلماتی رو ساخته . . جملاتی رو به کنایه گفته و . .. از اون دست کتاب­هایی بود که به علت قشنگیش یکسره خوندمش.


1-3- دو دنیا در این دو رمان نشون داده شد. 1984 جهانی رو به تصویر میکشه که در اون همه چیز تحت کنترله و جنبنده­ای بدون نظارت اون­ها تکون نمیخوره و هیچ کس حق تفکر رو نداره اما در دنیای دوم اصلا کسی مجال تفکر رو پیدا نمیکنه و از این رو با اربابان خودشون کاری ندارن چون براشون مهم نیست.


2-3- نفس مقایسه­ ی این دو رمان رو در یکی از کتاب­هاب مرحوم دکتر صادق طباطبایی دیدم. ایده از اونجاست (حق کپی ­رایت محفوظ (: )

1984-اورولدنیای قشنگ نو

ایمان تاجی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Pak Pa