مقدمه ی اول- بسیاری از فیلم هایی که امروزه در دنیا ساخته می شود برگرفته از کتاب هاست. مثلا فیلم های موفقی نظیر Lord of the rings یا Harry potter یا سریال Game of thrones. به شخصه نسبت به فیلم هایی که از روی کتاب ها ساخته می شوند حساسم و احساس می کنم که معمولا کارهای خوبی از کار در می آیند و اگر متوجه شوم که فیلمی برگرفته از کتاب است نسبت به دیدنش راغب می شوم. به همین منظور یک نگاه کوتاه به سایت IMDB کردم و رتبه و نمره ی فیلم هایی که براساس کتاب ها ساخته شده اند را بررسی کردم و متوجه شدم که احساسم به بیراهه نرفته و فیلم های اقتباس شده از کتاب ها معمولا موفق بوده اند. البته می توان علت های مختلفی برای این مسئله ذکر کرد اما کاری به آن ها ندارم فقط می خواستم مقدمه ای گفته باشم در مورد وضعیت این مسئله در جهان. متاسفانه کم پیش می آید که فیلمسازان ما سراغ کتاب ها و رمان ها بروند و از تخیل بخش دیگری از جامعه کمک بگیرند تا بتوانند کارهای عمیق تری بسازند. در ایرانِ ما اقتباس فیلم از کتاب زیاد مرسوم نیست. هرچند که نمونه های مختلفی از کتاب ها اعم از رمان و بیوگرافی و خاطرات شفاهی وجود دارد که می توان از آن ها برای ساخت فیلم ها بسیار کمک گرفت (مخصوصا در این وانفسای نبود فیلمنامه ی خوب).

مقدمه ی دوم-  تا به حال بارها  به کسانی برخورده ام که بعد از دیدن فیلم هایی نظیر Harry potter یا Lord of the rings (که این آخری از لحاظ ساخت شاید جزو بهترین ها در جهان باشد) گفته اند که جذابیت این فیلم ها نصف رمان اصلی شان هم نیست. این مسئله آن قدر به تواتر برای من اتفاق افتاده که ناچارم به خبرش اعتماد کنم و این حکم را صادر کنم که معمولا اصل کتاب ها از فیلم هایی که از آن ها اقتباس می کنند بسیار جذاب تر و زیباترند.

متن-یک- چند روز پیش به اتفاق چند تن از دوستان برای دیدن فیلم "ایستاده در غبار" به سینما رفتم. می دانیم که تبلیغات زیادی برای این فیلم صورت گرفته و در جشنواره ی فجر هم جایزه برده است.  پیش زمینه ی خوبی از احمد متوسلیان داشتم که در اثر خواندن شاهکار "همپای صاعقه" ایجاد شده بود. قبلا هم در معرفی این کتاب گفتم که با اینکه به حوزه ی دفاع مقدس علاقه ای ندارم اما این کتاب یکی از بهترین کتاب هایی است که در عمرم خوانده ام. موضوع آن هم هرچند کارنامه ی لشکر 27 محمد رسول الله در طی شش ماه اول تشکیل آن است اما از نظر من درواقع بهترین مستند از زندگی مربوط به جنگ احمد متوسلیان را نشان می دهد. (معرفی کامل کتاب و صحبت های حاتمی کیا در مورد اون رو میتونین اینجا ببینین.

متن- دو- ایستاده در غبار اقتباسی از کتاب همپای صاعقه نبود اما ای کاش بود. این فیلم در واقع حکایات بریده ای است از زندگی متوسلیان به روایت اقوام و هم رزمان او. هرچند که نوع روایت فیلم در نوع خود بدیع بود و موسیقی زیبا و دلنشینی داشت و همچنین ساخت بصری فیلم هم کاملا خوب و متناسب بود اما روایت فیلم از نظر من حق مطلب را ادا نکرد. ضمن اینکه توالی فیلم هم کند بود به طوری که برخی در سینما حوصله شان سر رفته و با یکدیگر صحبت می کردند. حقیقتش را بخواهید خیلی انتظار من بالا بود. اگر نگاهی به فیلم های موفق جهان که قهرمان در آن ها معرفی می شود بیندازیم می بینیم که نوع ساخت آن ها معمولا طوری است که بیینده را اصطلاحا میخ کوب می کند و روایت متن هم طوری اتفاق می افتد که به اصطلاح  ادبیات داستانی ، بیننده را در تعلیق نگه می دارد. این فیلم نه تعلیق داشت و نه بیننده را به هیجان وا می داشت. اگر در یک جمله بخواهم بگویم: روایتی نرم و بی روح از زندگی احمد متوسلیان. 

متن –سه- ای کاش همان طور که حاتمی کیا گفته بود کسی پیدا می شد و همان همپای صاعقه را به فیلم تبدیل می کرد. الان و با ساخته شدن ایستاده در غبار دیگر این موضوع شهید شده است و کسی سراغ آن نخواهد رفت. همپای صاعقه هرچند که از زندگی شخصی متوسلیان هیچ نگفته اما آن قدر دقیق و جزئی نوشته شده که می تواند بهترین معرفی از این مرد بزرگ باشد.

پس نوشت- الان که متنم را می خوانم می بینم خیلی منفی بافی کرده ام در رابطه با این فیلم. به هر حال به یک بار دیدنش می ارزد. شاید هم من چون کتاب را خوانده بودم توقعم خیلی بالا رفته بود. به هر حال کتاب ها همیشه بهتر از فیلم ها هستند.

نظرات

خانم آزاده جاویدی:

صحیح است آقای تاجی
فیلها قادرند تنها بخشی از تصاویر ذهنی که کتابها ایجاد می کنند را برای ما نشان دهند هیچ فیلمی تا به حال ندیدم که توانسته باشد حق ادبیات را ادا کند . به حق ادبیات هنر اول و سینما هنر هشتم است . هر فیلم ابتدا باید فیلمنامه داشته باشد و هدف فیلمنامه به تصویر کشیدن اندیشه هایی است که  قبلا توسط فیلمنامه نویس دیده شده اما کتابها شما را لحظه به لحظه به تماشای همه حس های دیگر می کشانند . با کتابها می شود فیلم دید ولی با فیلمها نمی شود کتاب خواند .

محمد میرزایی

به نظر من دلیل اینکه کتاب یک طرح داستانی از فیلم همان طرح باعث می شود مخاطب بیشتر از آن لذّت ببرد، این است که با دیدن فیلم یک تصویر مشخّص که توسّط شخص دیگری ساخته شده به ذهن تحمیل می گردد، در حالی که خواندن کتاب، حال هرچند که آن کتاب تصویر سازی قوی هم داشته باشد، با یک تصویر سازی ذهنی شخصی همراه است، که باعث تعلّق خاطر خواننده می شود.
چیزی که در مورد کتاب هری پاتر به وضوح دیدم... دوستم که عاشق هری پاتر بود، و به شدّت هم «فیلم باز»، اعتقاد محکمی داشت که کتاب های هری پاتر از فیلمش بهتر هستند.
دوّمین دلیلی هم که در این مورد می بینم، مدّت زمانی است که فرد با یک کتاب می گذارند، یا فیلم آن را می بیند. که همین تفاوت را می توان در دیدن سریال یا فیلم سینمایی  دید. این مدّت زمان بیشتر، خودش یک عامل تعلّق خاطر خاص می شود، که فرد مدّت بیشتری از عمرش را با چه چیزی گذرانده.
شاید بتوان همان حرف بزرگان دینیمان در مورد همنشین انسان را در اینجا به این شکل دید، که همنشین فرد بیشتر کدام یک است، فیلم یا کتاب؟

مهدیه عباسیان

یکی از دوستان پیشنهاد کرد فیلم The Great Gatsby  رو حتما ببینم. ولی بیشتر از 10 دقیقه دووم نیاوردم. رفتم سراغ کتابش و شروع کردم به خوندن. آنچه که می خوندم و آنچه که تصور می کردم غیر قابل قیاس بود. و چیزی که دوسش نداشتم این بود که متاسفانه شخصیت های کتاب با شکل و شمایل بازیگران فیلم در ذهنم ظاهر میشدند.