1-    بیشتر کتاب­ هایی که در حوزه ­ی دفاع مقدس نوشته شده کارهایی بوده­ اند که که به یک جنبه­ ی مسئله توجه کرده­ اند. مثلا خاطرات رزمندگان  (مثل "پایی که جا ماند" یا "نورالدین پسر ایران") یا خاطرات کسانی که در جریانات جنگ حضور داشته­ اند (مثل "دا" –من در پنجاه صفحه­ ی اول دا گیر کردم و بیشتر نتونستم بخونمش). بسیاری از کتاب­هاب دیگر این حوزه هم به معرفی و شناسایی شهدا و ذکر خاطرات دیگران از آن ها اختصاص دارد (مثل خاک­های نرم کوشک و انواع کتاب­هایی که در مورد سرداران جنگ نظیر متوسلیان و همت و باکری و . . . نوشته شده). بخشی از کتاب­ها هم بیشتر به مسائل نظامی یا سیاسی جنگ پرداخته­ اند (مثل خیلی از کتاب های مرکز اسناد انقلاب).

2-    کتابی رو میخوام معرفی کنم که در این بین منحصر به فرده، در تمامی جنبه­ ها منحصر به فرده. این کتاب، کتاب حجیمی است و در 909 صفحه چاپ شده. ابتدا فکرش را هم نمی­کردم که بتونم بخونمش چون موضوعی نیست که مورد علاقه­ ی من باشه. اما همیشه کتاب هارو مزه مزه میکنم و اگر خوب نبودن کنارشون میذارم. مزه­ ی این یکی تا عمق جانم نفوذ کرد. و این کتاب نهصدصفحه­ ای رو با اشتیاق تمام در طی چند روز خوندم. خودم هم باورم نمی­شد اما محو کتاب شده بودم و هنوز مزه­ ی اون زیر زبونم مونده.

3-    "همپای صاعقه" کارنامه­ ی عملیاتی لشکر 27 محمد رسول الله هه (: . اون هم فقط در شش ماه نخست شکل­گیری (دی 1360 تا تیرماه 1361) که البته اون موقع لشکر نبوده و از یک تیپ نظانی شروع شده. حسین بهزاد و گل­علی بابایی در طی یک کار کارستان چهارساله تمامی مواد لازم برای تالیف کتابی اینچنینی رو تهیه کردن (هرچند که نمیشه گفت چهار سال بوده چون کار تخصصی این نویسندگان دفاع مقدسه، مثل این میمونه که به یک نفر که دکترا گرفته بگی چهار ساله دکترا گرفتی . . . نه . . . بیست ساله داره درس میخونه که الان مدرک دکتراش رو گرفته).

4-    همپای صاعقه کتابی همه­ جانبه است. یعنی جیک و پوک چگونگی تشکیل تیپ 27 رو -که از کردستان کارش رو آغاز کرد- آورده. فرماندهی تیپ رو حاج احمد متوسلیان بر عهده داشت و حاج احمد تا آخر این کتاب حضور داره تا جایی که در لبنان ربوده میشه و البته هنوز هم بعد از سی و اندی سال اثری ازش نیست. این کتاب رو میشه به نام کتاب حاج احمد متوسلیان نام گذاشت، تصویرش رو هم روی جلد کتاب کشیدن. اما اگر این نام رو روی کتاب بذارم بسیاری از جنبه­ های اون رو نادیده گرفتم. با این کتاب میشه چندین روز زندگی کرد و با نام­های تمامی رزمنده­ها پا به پا جلو رفت، با شهادت چراغچی و حاج عباس کریمی اشک ریخت، وسط  بگومگوهای احمد متوسلیان و محمدابراهیم همت حرف زد، با گردان­های لشکر در شب­های عملیات به سمت مقصد حرکت کرد و لحظه به لحظه با تمامی شخصیت­های کتاب پیش رفت.

5-    این کتاب قصد نداشته زندگی­نامه­ ی هیچ شهیدی رو بنویسه اما از نظر من بهترین معرفی شهدا رو انجام داده چرا که اعمال و رفتار اون­ها رو دقیقه به دقیقه ثبت کرده، حرفاشون رو نوشته، دعواهاشون رو گذاشته، خوشی­ هاشون رو ذکر کرده و هیچ چیزی رو که از اون موقع به جا مونده از دید خودش مخفی نذاشته. تمامی مکالمات تلفنی لشکر در کتاب اومده (محققان سال­ها به دنبال یافتن نوارها بودند)، تمامی اسناد در متن کتاب گذاشته شده و هر کس به هر نحوی خاطره­ ای از اون دوران داشته، حتما طرف مصاحبه­ ی نویسندگان بوده. همپای صاعقه آن قدر فنی و کامل نوشته شده که آدم خودش رو در بطن کار می­بینه و وجودش رو در دل جنگ. وقتی به متوسلیان میگن چه طور امشب ارتفاعات 1904 رو بگیریم در حالی که اسلحه نداریم و حاج احمد جواب میده میریم اونجارو میگیریم و اسلحه­ دار میشیم! انگار این حرف رو داره به خواننده میزنه و دلشوره و ترس همراه با غروری مثبت وجود خواننده رو فرا میگیره. وقتی اخلاق سفت و سخت حاج احمد (به عنوان فرمانده) در مقابل رافت و ساده­ گیری همت (به عنوان جانشین) قرار میگیره لحظه به لحظه میشه خودت رو توی اون موقعیت گذاشت و تصمیم­ گیری کرد و در موردش نظر داد.

6-     این کتاب از هر جهت کامله مثلا وقتی قراره به جایی حمله بشه حتما تمامی نیروهای دشمن به لحاظ تعداد و امکانات یکی یکی شمرده میشن. مثلا تیپ زرهی فلان دارای فلان قدر نیروی پیاده بهمان قدر تانک و موشک و . . .. یعنی شرایط دشمن هم کاملا شرح داده میشه (که گاهس اوقات برای خواننده ی عادی کسل کننده است). یادم هست چند سال پیش برنامه­ ی گفت و گویی بود به مجری­گری آقای طالب­ زاده و مهمانانش حسین بهزاد بودند و ابراهیم حاتمی­ کیا. بهزاد از رنج و مشقتی که برای بدست آوردن اطلاعات و اسناد برده بود حرف میزد و چندین هزار فیشی که برای این کتاب تهیه کرده. و حاتمی­ کیا می­گفت این کتاب یک فیلم مستنده و واقعا راست می­گفت یک فیلم مستندی که لحظه به لحظه رو داره روایت میکنه و بیننده رو با خودش به دل اتفاقات نیبره.

7-    با همپای صاعقه میشه تو دل عملیات فتح المبین رفت و میشه از عمق عملیات بیت المقدس (در اصل الی بیت المقدس) سخن گفت. یکی از مهم­ترین لشکرهای دخیل در این عملیات­ها همین لشکر 27 بوده. اما برای نشان دادن نقش لشکر فقط اوضاع داخلی لشکر گزارش نشده بلکه به طور موازی حرکات نیروهای ایران در مناطق مختلف با توضیحات کافی و نقشه­ های لازم اومده تا به طور کامل بشه موقعیت لشکر رو در این عملیات ها بدست آورد. پس از این عملیات­ ها، در کش و قوس­ های سیاسی برای رفتن به لبنان و جنگیدن علیه اسرائیل قرار می­گیریم . . . به لبنان میریم . . . . فرمانده رو از دست میدیم . . . و برمیگردیم.

8-    ای کاش کتاب رو در دست داشتم تا میتونستم لحظاتی از اون رو اینجا بنویسم. اما شاید خوندنش و قرار گرفتن در اون فضا جالب­تر باشه.

9-    همپای صاعقه اولین جلد از مجموعه­ ای است که قرار بود در هشت جلد منتشر بشه و تمامی تاریخ لشکر 27 رو ثبت کنه. اما ظاهرا حسین بهزاد در ادامه­ ی کار از گروه جدا میشه (بر مبنای برخی شواهد حدس میزنم که به خاطر جلوگیری از انتشار برخی اسناد و اعمال بعضی سانسورها در جلدهای بعدی) و گلعلی بابایی کار رو ادامه میده. جلد دوم مجموعه هم در همون ابعاد با نام ضربت متقابل چاپ شده و من به خیال جلد اول اون رو هم خریدم اما دریغ که به قوت کار اول نبود.

ایمان تاجی