کاظم یکی از مهندسان صنعت نفت در دهه پنجاه ایران است که بواسطه بورس تحصیلی فولبرایت مدت کوتاهی را در امریکا می گذارند و با چیزی به ایران برمی گردد "بیش از یک مدرک تحصیلی، رویای جدیدی که گنج ان هم در دل خاک نبود، رویای اینکه روزی با فرزندان خود به آمریکا برگردد".

کاظم جزایری به دنبال یک ماموریت دوساله در همان دهه و با کسادی صنعت نفت در اواخر دهه پنجاه به همراه خانواده اش به امریکا مهاجرت می کند. بعد از گذشت قریب به 30 سال فیروزه جزایری ، کوچکترین فرزند کاظم به شرح بخشی از خاطرات خود و خانواده اش در این سفر گنج از سرزمین نوروز و سنبل به سرزمین کریسمس و کاج می پردازد.

نثر فیروزه جزایری این قابلیت را دارد که خاطراتی را برای تو مرور کند که درآنها حضور نداشته ای. طنز خلاقانه نویسنده به کمک عبارات مورد استفاده در زبان انگلیسی فضای شیرین وجذابی را برای خواننده فراهم می کند و لحظات تلخ و شیرین را به زیبایی روایت می کند. جرأت و جسارت نویسنده در انتقادات طنز گونه و گاهی جدی از والدین و بستگانش از نکات قابل توجهی است که امتیاز کتاب را از لحاظ باورپذیری و صداقت به شدت بالا می برد.

هنگامیکه در فضای خاطرات نویسنده در "جزیره گنج" بودم جمله ای از ذهنم می گذشت: "قسم به آنچه وعده داده اند رزق شما در آسمان است" (ذاریات 22).


حامد نصرتی