مقدمه- دوره ی کارشناسی من در تهران بود و من اهل شاهرود در نتیجه در طول دوران تحصیل رفت و آمدهای زیادی بین این دو شهر داشتم. همه ی رفت و آمدهای من با قطار بود در طول چهار سال کذا شاید فقط یک یا دو بار با اتوبوس اومدم. اگر بخواهم تقریبی بزنم در حین سال تحصیلی هر سه هفته یک بار به شاهرود میومدم. بنابراین هر سه هفته دو بار سوار قطار میشدم. با این حساب که سال تحصیلی نه ماه است و هر ماه چهار هفته به عبارتی می شود- ده بر یک- 36 هفته تقسیم بر سه 12 تا و ضرب در دو می شود 24 تا. البته میدانم که حسابش بیشتر از این حرف هاست اما حداقل 24 بار سوار شدن در سال را داشتم. در قطار که اغلب از نوع اتوبوسی بود با افراد مختلفی برخورد می¬کردم. آدم های گوناگون با رفتارها و کردارهای متفاوت. لطف همسفری با انواع انسان ها برایم بسیار جالب بود. در خوابگاه هم همیشه دوست داشتم با آدم های جدید هم اتاق بشم. در این بین گاه اتفاقات جالبی رخ می داد و من در ذهن خودم آن ها را بال و پر می دادم و داستان های زیبا از آن ها می ساختم. این سفرهای 6 یا به مدد تاخیرهای همیشگی 8 یا 9 ساعته محلی شده بود برای پرورش تخیل من. بعدها تصمیم گرفتم که این رخدادهای زیبا و داستان آدم های ناشناس و همسفر خود را روی کاغذ بیاورم. اولین نوشته های خودم را در کلاس داستان نویسی که آن زمان ها شرکت میکردم خواندم. استاد کلاس از این تیپ نوشتن که برای آن گروه تازه بود خیلی خوشش آمد مضافا بر اینکه متن را با چاشنی طنز نیز خوشمزه کرده بودم. تمامی داستان آموزان نیز از نوشته ی من تعریف می¬کردند. آن نوشته ها مخلوطی بود از حدیث نفس ذهن من، مکالمات همقطاران و مجموعه ای از توصیفات. با درس هایی که در آن کلاس ها یاد گرفتم این جور نوشته ها را نمی توانم در حوزه ی هیچ یک از تعریف های علمی رمان یا داستان کوتاه و . . . قرار دهم. هدف اولیه ی من تمرین نوشتن و همچنین تمرین توصیف بود. چون یاد گرفتن چگونگی توصیف در داستان و همچنین رمان نقش اساسی دارد. اما همین توصیف ها حالا تبدیل شده بود به یک متن قابل عرضه. شاید اگر آن نوشته ها را ادامه می‌دادم الان کتابی به نام "قطارنوشته ها" منتشر می کردم.

متن- "عطر سنبل، عطر کاج" برش هایی است از قسمت های مختلف زندگی فیروزه جزایری. متن کتاب با نویسنده ی اول شخص-یعنی همین فیروزه خانوم- نوشته شده اما اول شخصی که در زمان حال نیست بلکه داره از زمان گذشته ی خودش اتفاقات رو روایت میکنه. مقدمه ی ابتدایی رو آوردم که بگم این کتاب، رمان یا داستان نیست بلکه کتابی است روایی از بریده ی خاطرات یک شخص. اما بسیاری از ویژگی های یک داستان را دارد. از جمله حضور چند شخصیت و تیپ در داستان. مثلا در حین این کتاب کاملا با شخصیت کاظم آشنا می¬شویم و تمامی ابعاد شخصیتی او را می‌توانیم در خلال رخداد ها کشف کنیم در حدی که پس از مدتی می¬توانیم کارهای او را حدس بزنیم. و این دقیقا تعریف شخصیت در یک داستان است (به زعم من). اما برخی همانند فرانسوا یا برادران فیروزه در حد تیپ باقی مانده اند و داستان نویس ضرورتی نمی‌دیده که آن ها را به شخصیت تبدیل کند. هر خاطره در داستان های این کتاب دارای یک پیرنگ و همچنین نقطه ی اوج و تعلیق است و می¬تواند با کمی تغییر تبدیل به یک داستان کلاسیک گردد.

عطر سنبل عطر کاج گرچه یک داستان تمام عیار با تعریف های علمی آن نیست اما برای آن که کتابی خواندنی و نوشته ای زیبا به تحریر در آید اصلا نیازی به دانستن این چیزها و رعایت آن ها هم نیست (اگرچه دانستنش کمک می‌کند). از نظر من حسن این کتاب، نوشتن و به کتابت در آوردن چیزهایی است که در زندگی هر روزه ی ما نیز اتفاق می‌افتد. متن کتاب به نوعی سهل و ممتنعه. از این جهت سهله که خواننده به راحتی میتونه با اون ازتباط برقرار کنه و بره به داخل رخدادهای کتاب و همچنین میتونه شخصیت ها و تیپ های کتاب رو درک کنه، روایت کتاب از اتفاقات ساده ای است که در زندگی همه ی ما رخ میده . اما ممتنعه به این خاطر که نگاه نویسنده با اتفاقات متفاوته. یک نویسنده همیشه در کمین نشسته تا از کوچکترین رخدادی یک داستان زیبا بیافرینه و این مسئله رو من در قطارنوشته ها تجربه کردم. رخدادی که برای یک آدم عادی صرفا یک اتفاق ساده است برای یک نویسنده قصه ای است برای بال و پر دادن. کم هستند کسانی که اتفاقات زندگی خودشون رو به راحتی و روونی بتونن بنویسن. از نظر من در زندگی همه ی انسان ها به نوعی اتفاقات جالب و رخدادهای قابل عرضه وجود داره و سختی کار اونجاست که باید اون ها رو به روی کاغذ بیاره. یادمه در اون کلاس داستان نویسی به ما میگفتن افکارتون رو فقط در ذهن نگه ندارین و روی کاغذ بیارین . . . نوشتن زیاد به یاد گرفتن مهارت نویسندگی کمک میکنه. البته یک ذهن خلاق مانند ذهن فیروزه خانوم میتونه کتابش رو به کتابی تبدیل کنه که ترجمه ی اون طی یک سال هفت بار تجدید چاپ بشه (سال 1385).


ایمان تاجی