یک- من هر روز مسیر خونه تا دانشگاه رو با وسیله ی نقلیه ی عمومی میرم. این وسیله ی نقلیه متاسفانه اتوبوس نیست. در واقع مسیر مورد نظر در قالب خط های قدیمی سازمان اتوبوسرانی نبوده و بعدا اضافه شده. این طور مسیرها رو شهرداری ترجیح داده به شرکتی واگذار کنه که حمل و نقل مسافر رو با اتوموبیل های وَن انجام بده. متاسفانه سقف این ماشین ها کوتاهه و اگر من جایی برای نشستن پیدا نکنم همین طور گردن­کج باید مسیر رو بگذرونم. اگر جایی خالی پیدا بشه و بتونم گردنم رو راست کنم و بنشینم به یکی از لذت بخش ترین کارهای داخل اتوبوس­های شهری ایضا وَن- می­پردازم: خواندن تابلو و نوشته ی مغازه ها و هر آنچه از نوشته­جات در اطرافم باشد. اما این لذت بخش ترین کار، این روزها مایه ی رنج و عذابم شده و متاسفانه هر روز باید آن را تحمل کنم. در مسیر وَن های سقف کوتاه، بزرگترین تابلویی که وجود دارد این مطلب بر رویش نوشته شده: "صدور بلیط قطار اینترنتی!" این گروه کلمات ذهن مرا کلّه ی صبح- داغون میکنه. این کلمات با خط B Titr به رنگ سفید در زمینه ای قرمز  و با ابعادی بسیار بزرگ حک شده. تابلو در مکان حدودی پنجره های طبقه ی دوم یک ساختمان دو طبقه قرار داده شده.

دو- کلمه ی اینترنتی در عبارت "صدور بلیط قطار اینترنتی" مطمئنا ربطی به قطار نداره و شاید مربوط به بلیط باشه و اگر قطار و اینترنتی رو به بلیط مربوط بدانیم و قواعد تشخیص صفت از مضاف الیه رو به کار ببریم احتمالا اینترنتی صفت میشه و قطار مضاف الیه (اگر اشتباه میکنم متخصصان فن نظر بدن) و میدونیم که در فارسی عکس عربی- مضاف الیه بعد از صفت میاد: پس باید نوشته بشه صدور بلیط اینترنتی قطار اما این هم چندان دلچسب نیست. بیشتر گمان می­کنم اینترنتی به مرحله ی صدور بلیط مربوط باشه تا خود بلیط و ترجیح میدم که این جمله این طور نوشته بشه: "صدور اینترنتی بلیط قطار". شاید یک روز در مسیر پیاده شدم و این مطلب رو به مدیریت آژانس مسافری مذکور گفتم.

سه- حدود دو یا سه ماه است که هرگاه این تابلو رو میخونم (اخیرا اگر در حال ایستاده و گردن کج هم باشم حتما یک نگاهی بهش میندازم تا داغم تازه بشه) با خودم زمزمه می­کنم که باید کتاب "غلط ننویسیم" رو در گروه معرفی کنم. البته خود من سردمدار غلط نویسی و غلط کُنی (غلط کردن در گذشته این قَدَر بار فحشی نداشته و به معنای اشتباه کردن بوده یعنی اگر به کسی میگفتی غلط نکن از این عبارت ناراحت نمیشده مثلا حافظ میگه: مژه ی سیاهت ار کرد به خون ما اشارت/ ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا.) هستم اما معرفی این کتاب به هر حال و خوندن اون بسیار مفید خواهد بود.

چهار- غلط ننویسیم با زیرعنوان "فرهنگ دشواری های زبان فارسی" نوشته ی مترجم و شعرشناس معروف، "ابوالحسن نجفی" است. کسانی که اهل داستان و رمان هستند حتما یکی از ترجمه های ایشون رو که اغلب از نویسندگان فرانسوی است خوانده اند. زیاد حرف نمیزنم و بخش هایی از مقدمه ی کتاب رو در برای معرفی اون میارم:

چهار ممیز یک- "سخن گفتن به فارسی برای کسانی که این زبان را از کودکی آموخته‌اند ظاهراً کار آسانی است، ما به همان سادگی که نفس می‌کشیم با دیگران نیز سخن می‌گوییم. اما نوشتن به فارسی به این آسانی نیست. هنگامی که قلم به دست می‌گیریم تا چیزی بنویسیم، حتی اگر یک نامه کوتاه باشد، غالباً درنگ می‌کنیم و با خود می‌گوییم: آیا «آذوقه» درست است یا «آزوقه»؟ . . .  «حوله» یا «هوله»؟ «بوالهوس» یا «بلهوس»؟ «خواروبار» یا «خواربار»؟ . . . "

چهار ممیز دو- "تردید ما همیشه از بابت املا یا معنای کلمات نیست. وانگهی برای رفع این مشکل کافی است که به یک لغتنامه معتبر مراجعه کنیم و جواب خود را در آن بیابیم. هنگام نوشتن، سوالهای بسیار دیگری نیز برای ما مطرح می‌شود که جواب به آن‌ها را در لغتنامه‌های موجود به دشواری می‌توان یافت یا اصلاً نمی‌توان یافت. مثلاً آیا من «استعفا داده‌ام» یا «استعفا کرده‌ام»؟ آیا «پیشنهادی را که رسیده بود پذیرفتم» یا «پیشنهادی که رسیده بود را پذیرفتم»؟ آیا خانه ما «در جنب مسجد» است یا «جنب مسجد»؟ برگها از درخت «فرو افتاد» یا «فرو افتاده‌اند»؟ آیا «آنچه گفتی» شنیدم یا «آنچه که گفتی» یا «آنچه را گفتی» یا «آنچه را که گفتی»؟ آیا باید بگویم: «با او نه دوستی و نه آشنایی دارم» یا «با او نه دوستی و نه آشنایی ندارم» یا «با او نه دوستی دارم و نه آشنایی»؟ و سؤالهایی بسیار دیگر."

چهار ممیز سه- "کتاب حاضر که برای جواب به این قبیل سوال ها نوشته شده فهرستی است به ترتیب الفبایی از غلط های رایج در نوشته های امروز، اعم از غلط های املایی و انشایی و استعمال نادرست واژه ها و . . . . این کتاب راهنمایی است برای مترجمان و معلمان زبان و محصلان و ویراستاران و به طور کلی همه ی کسانی که برای نوشتن دست به قلم می­گیرند یا، اگر هم اهل نوشتن نباشند به حفظ و سلامت زبان فارسی مهر می­ورزند."

پنج- برای مثال یکی از مدخل های کتاب:

"پیاده کردن: در سال های اخیر در رادیو و تلویزیون و بسیاری از مطبوعات، ترکیب پیاده کردن را، خاصه در گفتگو از عقیده و مسلک یا طرح و برنامه و نظایر این ها، به غلط به کار می­برند و مثلا می­گویند: «این اصول را باید هرچه زودتر پیاده کنیم»، «عقیده ی ما باید در همه ی جهان پیاده شود». در فارسی ترکیب های متعددی هست که می­توان در این موارد به جای پیاده کردن به کار برد، مانند عملی کردن، اجرا کردن، محقق کردن، فعلیت بخشیدن و جز این ها. "

در بسیاری از مدخل ها برای توضیح غلط بودن یک عبارت یا درست بودن آن  شواهدی از کتاب های معتبر تاریخ زبان فارسی آورده شده است که در بسیاری از مدخل ها این مسئله را می­توان مشاهده کرد.

شش- غلط ننویسیم کتابی دستی (Handbook) است برای همه ی کسانی که دوست دارند درست بنویسند. این کتاب را مرکز نشر دانشگاهی منتشر کرده. چاپ هجدهم (1392) این کتاب با قیمت 5000 تومان منتشر شده و به بعدش رو خبر ندارم.

استاد ابوالحسن نجفی: