-"یکی از نکات اصلی مقاله شانون توجه به این نکته بود که بررسی سیگنال‌های مخابراتی را باید از بررسی معانی ای که آن سیگنال‌ها حمل می‌کنند جدا کرد، در حالی که پیش از او اطلاعات موجود در یک سیگنال الکتریکی از پیغامی که آن سیگنال منتقل می‌کند جدا در نظر گرفته نمی‌شد. شانون همچنین به این نکته توجه کرد که طول یک سیگنال همیشه متناسب با میزان اطلاعات آن نیست. مثلاً نقل شده‌است که در نامه‌ای که ویکتور هوگو به ناشرش نوشت، فقط نماد «؟» را نوشته بود. در پاسخ نامه‌ای دریافت کرد که فقط حاوی نماد «!» بود. این دو نماد برای هر دو طرف حاوی اطلاعات زیادی می‌باشد، هرچند از دید ناظری که معانی آنها را نداند، بی‌معنی هستند"(ویکی پدیا فارسی- مدخل نظریه اطلاعات).

-خلاصه داستان اینه که جناب شانون که از علمای متاخر مخابراته، موضوعی رو مورد مطالعه قرار میده بنام آنتروپی که بنوعی یک بررسی ریاضی و آماری بر روی حجم اطلاعات موجود در یک سیگنال الکتریکی مثل تلگراف یا مکالمات تلفنیه. البته این نظریه و بررسی یک کار صرفا آماریه و قطعا اگر اون «؟» معروف رو به این الگوریتم بدیم چیز خاصی دریافت نمیکنیم.

-هدف من از این زیاده گویی بیان موضوعی بود که اخیرا ذهنم رو زیاد به خودش مشغول کرده و اون هم همین چگالی اطلاعاته. بعنوان مثال یکی از دوستان که گاهی تماس میگیره، میشه بین مکالماتش کلی کارای عقب افتاده هم انجام داد چرا که چگالی اطلاعات موجود در صحبت هاش به سمت صفر میل میکنه! یا مثلا موقع خوندن بعضی از کتابها میشه چند صفحه چندصفحه جلو زد مثل کاری که من در مورد دالان بهشت به راحتی انجام میدادم.

-دیشب که قصد خوندن نامه 53 رو کردم، با توجه به تعداد صفحاتش خیالم راحت بود که میتونم سریع بخونمش. موقع خوندن بعضی از قسمتها رو جدا میکردم و علامت میزدم. آخر یکی از صفحات دیدم که قسمت زیادی از اون رو علامت زدم. اونجا بود که به یاد مرحوم شانون افتادم.

- موضوعی که در ذهن من بسیار پر رنگ موند دغدغه ای بود که در سراسر متن دیده می شد. دغدغه انسان. به نظرم آنقدر که دغدغه انسان و سعادت اون در نامه دیده می شد دغدغه ی بقای حکومت نبود.

- وسواس و ویژگی هایی که برای مناصب مختلف وجود داشت به شدت دقیق و مهم بودن و گاهی اوقات آدم دلش برای مالک میسوخت که این آدم ها با این ویژگی ها رو چجوری پیدا کنه.

- راهنمایی و جدیت نکته جالب دیگه ای بود. در عین حال که علی (ع) به مالک راهنمایی هایی ارائه میده شدیدا هم باهاش اتمام حجت میکنه.

- توجه به مسائل معیشتی کارگزاران حکومتی هم نکته جالبی بود در کنار این نکته مهم که غنای مالی جلوی فساد رو میگیره این سوال هم در ذهنم ایجاد شد که اگرچه انتظار توصیه شدید به ساده زیستی در این نامه میرفت ولی تاکیدی در نامه بر این مبنا وجود نداره یا شاید هم من دقت نکردم.

یک جمله جالب:

آنان را چنان پرورش ده که تو را فراوان نستایند، و تو را براى اعمال زشتى که انجام نداده‌اى تشویق نکنند

نهج البلاغة (ترجمه دشتی‏)، صفحه 571

و یک جمله شدیدا چگال!

دوست داشتنى‌ترین چیزها در نزد تو، در حق میانه‌ترین، و در عدل فراگیرترین، و در جلب خشنودى مردم گسترده‌ترین باشد، که همانا خشم عمومى مردم، خشنودى خواص (نزدیکان) را از بین مى‌برد، امّا خشم خواص را خشنودى همگان بى‌أثر مى‌کند .

نهج البلاغة (ترجمه دشتی‏)، صفحه 569

مطلب بسیار زیاده و تنها چیزی که میشه گفت اینه که باید خوند و دید.