روی سکه:

یکی از مسایلی که انسان را رنجور می کند سرگشتگی است. گاهی اوقات در اوج لحظاتی که مطمئن هستیم بدنبال چه ایم با این سوال کشنده مواجه می شویم که " همه ی این ها برای چیست؟". گاهی برای داشته هایمان بی قرار می شویم و گاهی برای نداشته هامان. این بی قراری ای که همه ی ما کمابیش آن را تجربه کرده ایم در رمان کوتاه آداب بیقراری بخوبی توصیف شده است. مهندس کامران خسروی که یک زندگی معمولی با رفاه نسبی دارد ناگهان تصمیم میگرد از قواعد و روابط روز مره اش فرار کند و آنطور که دوست دارد زندگی کند. 


پشت سکه:

یعقوب یادعلی در بخش قابل توجهی از داستان فضای خیالی ای را با سرنوشتهای موازی خلق کرده است که این تلاش او با سری شدن دنیاهای تصویر شده به منطق روایی داستان لطمه میزند. از این دست مشکلات در خلق شخصیتی خیالی و غیر منطقی و همچنین اپیزودهای زاید در دل داستان در چند جا دیده می شود.یادعلی تلاش کرده است با بیان حرف های مگو بر جذابیت داستان خود بیفزاید و ذایقه ی طبقه ی خاصی از خوانندگان که بنیاد گلشیری نماینده ی خوبی از آنهاست را برآورده کند. این رمان برنده جایزه سال بنیاد گلشیری در سال ۸۳ شد.


وسط سکه: 

یعقوب یادعلی در سال ۸۴ پس از انتشار کتابش به اتهام توهین به قوم لر در دادگاه محاکمه و به ۹ ماه حبس تعلیقی محکوم شد. محکومیتی که دادگاه فرجام خواهی به افزایش آن رای داد. بخش قابل توجهی از شهرت این کتاب به این رویداد باز می گردد.


آداب بی قراری را انتشارات نیلوفر به قیمت ۷۵۰۰ تومان چاپ کرده است.