پیشنهاد کتاب پارسی

۲۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

عطر سنبل، عطر کاج- 3

مقدمه- دوره ی کارشناسی من در تهران بود و من اهل شاهرود در نتیجه در طول دوران تحصیل رفت و آمدهای زیادی بین این دو شهر داشتم. همه ی رفت و آمدهای من با قطار بود در طول چهار سال کذا شاید فقط یک یا دو بار با اتوبوس اومدم. اگر بخواهم تقریبی بزنم در حین سال تحصیلی هر سه هفته یک بار به شاهرود میومدم. بنابراین هر سه هفته دو بار سوار قطار میشدم. با این حساب که سال تحصیلی نه ماه است و هر ماه چهار هفته به عبارتی می شود- ده بر یک- 36 هفته تقسیم بر سه 12 تا و ضرب در دو می شود 24 تا. البته میدانم که حسابش بیشتر از این حرف هاست اما حداقل 24 بار سوار شدن در سال را داشتم. در قطار که اغلب از نوع اتوبوسی بود با افراد مختلفی برخورد می¬کردم. آدم های گوناگون با رفتارها و کردارهای متفاوت. لطف همسفری با انواع انسان ها برایم بسیار جالب بود. در خوابگاه هم همیشه دوست داشتم با آدم های جدید هم اتاق بشم. در این بین گاه اتفاقات جالبی رخ می داد و من در ذهن خودم آن ها را بال و پر می دادم و داستان های زیبا از آن ها می ساختم. این سفرهای 6 یا به مدد تاخیرهای همیشگی 8 یا 9 ساعته محلی شده بود برای پرورش تخیل من. بعدها تصمیم گرفتم که این رخدادهای زیبا و داستان آدم های ناشناس و همسفر خود را روی کاغذ بیاورم. اولین نوشته های خودم را در کلاس داستان نویسی که آن زمان ها شرکت میکردم خواندم. استاد کلاس از این تیپ نوشتن که برای آن گروه تازه بود خیلی خوشش آمد مضافا بر اینکه متن را با چاشنی طنز نیز خوشمزه کرده بودم. تمامی داستان آموزان نیز از نوشته ی من تعریف می¬کردند. آن نوشته ها مخلوطی بود از حدیث نفس ذهن من، مکالمات همقطاران و مجموعه ای از توصیفات. با درس هایی که در آن کلاس ها یاد گرفتم این جور نوشته ها را نمی توانم در حوزه ی هیچ یک از تعریف های علمی رمان یا داستان کوتاه و . . . قرار دهم. هدف اولیه ی من تمرین نوشتن و همچنین تمرین توصیف بود. چون یاد گرفتن چگونگی توصیف در داستان و همچنین رمان نقش اساسی دارد. اما همین توصیف ها حالا تبدیل شده بود به یک متن قابل عرضه. شاید اگر آن نوشته ها را ادامه می‌دادم الان کتابی به نام "قطارنوشته ها" منتشر می کردم.

متن- "عطر سنبل، عطر کاج" برش هایی است از قسمت های مختلف زندگی فیروزه جزایری. متن کتاب با نویسنده ی اول شخص-یعنی همین فیروزه خانوم- نوشته شده اما اول شخصی که در زمان حال نیست بلکه داره از زمان گذشته ی خودش اتفاقات رو روایت میکنه. مقدمه ی ابتدایی رو آوردم که بگم این کتاب، رمان یا داستان نیست بلکه کتابی است روایی از بریده ی خاطرات یک شخص. اما بسیاری از ویژگی های یک داستان را دارد. از جمله حضور چند شخصیت و تیپ در داستان. مثلا در حین این کتاب کاملا با شخصیت کاظم آشنا می¬شویم و تمامی ابعاد شخصیتی او را می‌توانیم در خلال رخداد ها کشف کنیم در حدی که پس از مدتی می¬توانیم کارهای او را حدس بزنیم. و این دقیقا تعریف شخصیت در یک داستان است (به زعم من). اما برخی همانند فرانسوا یا برادران فیروزه در حد تیپ باقی مانده اند و داستان نویس ضرورتی نمی‌دیده که آن ها را به شخصیت تبدیل کند. هر خاطره در داستان های این کتاب دارای یک پیرنگ و همچنین نقطه ی اوج و تعلیق است و می¬تواند با کمی تغییر تبدیل به یک داستان کلاسیک گردد.

عطر سنبل عطر کاج گرچه یک داستان تمام عیار با تعریف های علمی آن نیست اما برای آن که کتابی خواندنی و نوشته ای زیبا به تحریر در آید اصلا نیازی به دانستن این چیزها و رعایت آن ها هم نیست (اگرچه دانستنش کمک می‌کند). از نظر من حسن این کتاب، نوشتن و به کتابت در آوردن چیزهایی است که در زندگی هر روزه ی ما نیز اتفاق می‌افتد. متن کتاب به نوعی سهل و ممتنعه. از این جهت سهله که خواننده به راحتی میتونه با اون ازتباط برقرار کنه و بره به داخل رخدادهای کتاب و همچنین میتونه شخصیت ها و تیپ های کتاب رو درک کنه، روایت کتاب از اتفاقات ساده ای است که در زندگی همه ی ما رخ میده . اما ممتنعه به این خاطر که نگاه نویسنده با اتفاقات متفاوته. یک نویسنده همیشه در کمین نشسته تا از کوچکترین رخدادی یک داستان زیبا بیافرینه و این مسئله رو من در قطارنوشته ها تجربه کردم. رخدادی که برای یک آدم عادی صرفا یک اتفاق ساده است برای یک نویسنده قصه ای است برای بال و پر دادن. کم هستند کسانی که اتفاقات زندگی خودشون رو به راحتی و روونی بتونن بنویسن. از نظر من در زندگی همه ی انسان ها به نوعی اتفاقات جالب و رخدادهای قابل عرضه وجود داره و سختی کار اونجاست که باید اون ها رو به روی کاغذ بیاره. یادمه در اون کلاس داستان نویسی به ما میگفتن افکارتون رو فقط در ذهن نگه ندارین و روی کاغذ بیارین . . . نوشتن زیاد به یاد گرفتن مهارت نویسندگی کمک میکنه. البته یک ذهن خلاق مانند ذهن فیروزه خانوم میتونه کتابش رو به کتابی تبدیل کنه که ترجمه ی اون طی یک سال هفت بار تجدید چاپ بشه (سال 1385).


ایمان تاجی


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Pak Pa

عطر سنبل، عطر کاج- 2

کاظم یکی از مهندسان صنعت نفت در دهه پنجاه ایران است که بواسطه بورس تحصیلی فولبرایت مدت کوتاهی را در امریکا می گذارند و با چیزی به ایران برمی گردد "بیش از یک مدرک تحصیلی، رویای جدیدی که گنج ان هم در دل خاک نبود، رویای اینکه روزی با فرزندان خود به آمریکا برگردد".

کاظم جزایری به دنبال یک ماموریت دوساله در همان دهه و با کسادی صنعت نفت در اواخر دهه پنجاه به همراه خانواده اش به امریکا مهاجرت می کند. بعد از گذشت قریب به 30 سال فیروزه جزایری ، کوچکترین فرزند کاظم به شرح بخشی از خاطرات خود و خانواده اش در این سفر گنج از سرزمین نوروز و سنبل به سرزمین کریسمس و کاج می پردازد.

نثر فیروزه جزایری این قابلیت را دارد که خاطراتی را برای تو مرور کند که درآنها حضور نداشته ای. طنز خلاقانه نویسنده به کمک عبارات مورد استفاده در زبان انگلیسی فضای شیرین وجذابی را برای خواننده فراهم می کند و لحظات تلخ و شیرین را به زیبایی روایت می کند. جرأت و جسارت نویسنده در انتقادات طنز گونه و گاهی جدی از والدین و بستگانش از نکات قابل توجهی است که امتیاز کتاب را از لحاظ باورپذیری و صداقت به شدت بالا می برد.

هنگامیکه در فضای خاطرات نویسنده در "جزیره گنج" بودم جمله ای از ذهنم می گذشت: "قسم به آنچه وعده داده اند رزق شما در آسمان است" (ذاریات 22).


حامد نصرتی


۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
Pak Pa

عطرسنبل، عطر کاج-1

تعداد صفحات کتاب کمی گول زننده اند. وقتی که کتاب 192 صفحه ای را مقابلت می بینی، فکر می کنی باید چند روزی مهمان لحظه هایت باشد. اما وقتی آغاز به خواندن می کنی، نثر ساده و صمیمی کتاب، کلمه به کلمه و جمله به جمله تو را جذب خودش می کند. طوری که اصلا کتاب را فراموش می کنی و خیال می کنی در کنار فیروزه ی داستان نشسته ای و داری او را در خاطره بازی هایش همراهی می کنی، و پس از پایان هر کدام برای شنیدن خاطره ای دیگر اصرار می کنی. خاطرات زنده و دلنشینی از زندگی دختری که در هفت سالگی همراه با خانواده اش ایران را ترک می کنند تا زندگی جدیدی را در آمریکا آغاز کنند.

فیروزه جزایری دوما خاطراتش را با رگه هایی از طنز در آمیخته است. خاطراتی که سرشار است از، تلاش برای تطبیق با محیط جدید ، نقد و تعریف دو محیط در کنار هم و نشانه های حفظ هویت ایرانی. خاطراتی که فیروزه ی داستان تنها قهرمان آنها نیست بلکه تمام خویشانش در جذاب بودن آن ها نقش پر رنگی دارند.

 

- بدون خویشانم من یک رشته نخ هستم. با همدیگر یک فرش رنگارنگ و پر نقش و نگار می شویم. ( صفحه ی 153)

 

- این کتاب ترجمه ی کتاب Funny in Farsi است. کتابی که حدود یک سال پیش یکی از استادانم معرفی کرد تا برای تقویت زبان حتما بخوانم. وقتی با ترجمه ی آن مواجه شدم، عنوان کتاب برایم نامفهوم بود. اینکه عطر سنبل و عطر کاج از کجا آمده اند؟ اما بعد از خواندن کتاب فهمیدم که شاید این نام، بهترین عنوانی بود که می شد انتخاب کرد.

وقتی که کتاب تمام شد و بعد از اینکه یاداشتم را در مورد آن نوشتم، طبق عادت درباره کتاب سرچ کردم تا  از نظرات دیگر هم مطلع شوم. افراد زیادی بودند که بعضی بخش های کتاب برایشان بسیار خنده دار بوده و تنهایی بلند بلند خندیده اند. 

طنز کتاب برای من در این حد نبود. ولی بعضی از قسمت ها و مفاهیم آن به حدی زیبا بود که من و تک تک سلول هایم، باهم لبخند می زدیم.

- من تنها حدود یک سوم از نسخه اصلی کتاب را خوانده ام. کتاب ِ" عطر سنبل، عطر کاج" هم ترجمه خوبی داشت. ولی باز هم لذت خواندن نسخه اصلی و بدون واسطه ی ترجمه غیر قابل قیاس است.


مهدیه عباسیان

این متن در وبلاگ رگبرگهای سیاه نیز منتشر شده است. readtolive.blog.ir


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Pak Pa

خرده جنایت های زناشوهری

خرده جنایت های زناشوهری

عنوان: خرده جنایت های زناشوهری ( نمایشنامه)

نویسنده: اریک امانوئل اشمیت

مترجم: شهلا حائری

نشر: قطره

تعداد صفحات: 88

سال نشر: چاپ دوازدهم 1390


ژیل مردی است که در اثر یک حادثه به کما می رود و پس از پانزده روز متوجه می شود که حافظه اش را از دست داده است. و همسرش لیزا سعی می کند تا به او برای یادآوری گذشته و بازسازی هویتش کمک کند. اما آیا لیزا حقایق را، همانطور که واقعا در گذشته رخ داده منتقل می کند؟

خلاقیت های اشمیت را دوست دارم. نوع نگارش، موضوع داستان و حتی تک تک کلمات و جملات به کار برده شده که در نگاه اول ساده و معمولی به چشم می آیند، نشان دهنده تأمل و تفکرات عمیق اوست. خرده جنایت های زناشوهری هم یکی دیگر از این خلاقیت هاست. کتابی که در ابتدا بسیار ساده به نظر می آید، ولی هر جمله توانایی این را دارد که تو را شگفت زده کند و حتی در بخش هایی از کتاب تو را بترساند. کتابی در مورد رازهای پنهان زندگی زناشویی، ابهامات  و تحول زندگی پانزده ساله ی یک زوج در عرض چند ساعت. این کتاب در ورای ظاهر ساده و کم حجمش، شاهکاری بزرگ است. شاهکاری بزرگ که باید آن را بی وقفه و حتما بیش از یک بار خواند. 

 

- ژیل: تو از عشق توقع داری، در حالی که این عشقه که از تو توقع داره. تو می خوای که عشق بهت ثابت کنه که وجود داره. چه اشتباهی! این تویی که باید ثابت کنی که اون وجود دارد.

 

* یادم می آید سال ها پیش، روزی از سر بیکاری کانال های تلویزیون را عوض می کردم که اسم یک نمایش که در شبکه ی چهار پخش می شد توجهم را جلب کرد. "خرده جنایت های زناشوهری" با بازی نیکی کریمی و محمدرضا فروتن. آن روز فقط چند دقیقه از نمایش را نگاه کردم و بعد تلویزیون را خاموش کردم. و امروز از تصمیم آن روز خوشحالم. تصویری که از این زوج در ذهن من شکل گرفت بسیار طبیعی تر و ملموس تر از چیزی بود که آن روز دیدم.

** این نمایشنامه هم مانند تمام آثار دیگر اشمیت  حاوی مفاهیمی است که تا همیشه در ذهنت نقش می بندد. باید در فرصتی دیگر این نمایشنامه را باز هم بخوانم. اما این بار آگاهانه تر.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدیه عباسیان

من هم چه گوارا هستم

من هم چه گوارا هستم

عنوان: من هم چه گوارا هستم

نویسنده: گلی ترقی

نشر: نیلوفر

تعداد صفحات: 152

سال نشر: چاپ اول 1348- چاپ چهارم 1387


معمولا نوشتن در مورد مجموعه داستان ها کار سختی برای من است. مخصوصاً مجموعه داستان هایی که تک تک داستان هایشان جذاب اند و فراموش نشدنی. اما سختی نوشتن در مورد من هم چه گوارا هستم کاملا متفاوت است، آن هم به دلیل عدم برقراری ارتباط با اکثر داستان ها. محوریت تمام هشت داستان کتاب مردمی هستند که با نارضایتی گرفتار روزمره گی ها هستند، اما هیچ تلاش خاص یا مفیدی برای رهایی نمی کنند.

 

* تعاریف زیادی از گلی ترقی شنیده ام. تعاریف بسیاری که توقع ام را در مورد آنچه از اون می خواندم بسیار بالا برده بود. "من هم چه گوارا هستم" اولین اثر ترقی است که در سال 48 منتشر کرده است و به همین دلیل شاید منبع خوبی برای قضاوت در مورد مهارت نویسندگی او نباشد.

داستان من هم چه گوارا هستم به علت قابل تأمل بودن و داستان سفر را به علت متفاوت بودن، دوست داشتم.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدیه عباسیان

حتی وقتی می خندیم

حتی وقتی می خندیم

عنوان: حتی وقتی می خندیم

نویسنده: فریبا وفی

نشر: مرکز

تعداد صفحات: 96

سال نشر: چپ اول 1378 - چاپ ششم 1390

مثل همیشه وفی مهارتش در نویسندگی را با بیرون کشیدن سوژه هایش از دل روزمره گی های زندگی و روایت ساده، روان و دلنشین آن ها به نمایش می گذارد. حتی وقتی می خندیم تنها مجموعه داستان فریبا وفی و شامل 22 داستان بسیار کوتاه است که محوریت اکثر آن ها زنان و افکار درونی شان در موقعیت های مختلف زندگی است.

 

- دخترم به حرف های عاشقانه مثل شیر و تخم مرغ هر روزه اش عادت کرده است. ممکن است این حرف ها را آخر شب به او بگویم یا وسط یک بازی یا توی دستشویی. ممکن است روزی یادم برود. آن وقت او مثل بلدرچینی می آید. کنار دستم می نشیند و به لب و دهانم خیره می شود. (صفحه ی 48)

- زن ها با جزئیات است که به شناخت می رسند. به شناخت چیزی در عمق زندگی. بیشتر آن ها از کلیات چیزی نمی دانند ولی جزئیات مثل دانه های مروارید در صدف ذهنشان پنهان است تا در صورت پیدا شدن نخی، گردنبندی از آن درست کنند.

(صفحه ی 77)

- زن ها دو دسته اند. آن هایی که محافظت می شوند و آن هایی که نمی شوند. (صفحه ی 89)

 

* دقیقا دیشب بود که به خودم قول دادم کمتر کتاب بخوانم تا کمی وقت برای سایر علایق خاک خورده ام پیدا شود. امروز اتفاقی سر از کتابخانه در آوردم و با تکرار مداوم " فقط یک کتاب" وارد مخزن شدم. اما وقتی در میان آن همه کتاب قرار گرفتم و مخصوصا وقتی اسم فریبا وفی را دیدم که آن میان به من چشمک می زد، قول و علایق و کمبود وقت را کاملا فراموش کردم و حداکثر کتاب ممکن را امانت گرفتم. به محض رسیدن به خانه یک نفس حتی وقتی می خندیم را خواندم و به معنای واقعی کلمه در بعضی از داستان هایش زندگی کردم...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدیه عباسیان

توقف در مرگ

توقف در مرگ

عنوان: توقف در مرگ

نویسنده: ژوزه ساراماگو

مترجم: حبیب گوهری راد

نشر: جمهوری

تعداد صفحات: 248

سال نشر: چاپ اول 1391


باز هم ژوزه ساراماگو و فضای اپیدمیکی دیگر...

این بار ساراماگو از مرگ سخن می گوید. از داغ ترین موضوع در تمام تفکرات و اندیشه ها و فلسفه و از سرنوشت مبهم انسان، مادیات، معنویات و...

داستان به گونه ای است که اگر ساراماگو خوان باشی و بدون اطلاع از نام نویسنده،  شروع به خواندن کتاب کنی، اولین اسمی که به ذهنت خطور خواهد کرد، نام ساراماگو است. فضای داستان شبیه به فضای داستان کوری، بی نام، بی مکان و بی زمان است. داستان از آنجایی شروع می شود که مرگ در پهنای یک سرزمین اتفاق نمی افتد، در صورتی که در نقاط دیگر دنیا و حتی در کمترین فاصله از مرزهای سرزمین، مرگ و میر همچنان پابرجاست. فارغ از توضیحات گه گاه طولانی، می توان گفت ساراماگو فضایی بسیار جالب و تأمل برانگیز را خلق کرده است طوری که برخی جزئیات و مخصوصاً پایان داستان تو را شگفت زده خواهد کرد.

+ این داستان با نام هایی دیگر و توسط انتشارات و مترجمان دیگر هم ( درنگ مرگ / نسرین مجیدی / روزگار -- در ستایش مرگ/ شهریار واقفی پور / مروارید) منتشر شده است. که فکر میکنم بر اساس نام اصلی داستان - death with interruption - توقف در مرگ نام مناسب تری است.

 

- زندگی همین است دیگر... انسان انتظار کسی را می کشد که هرگز نخواهد آمد. ابتدا تردید و سوءظن به جانش می افتد، سپس خشم جای آن را می گیرد، اما پس از مدتی اندیشیدن، آرام می گیرد. ( صفحه ی 236)

 

* این کتاب، کتاب لذت بخشی برای من بود. اما پایان آن برایم واقعا غیر منتظره بود. در داستان غرق شده بودم و منتظر حوادث دیگری بودم که ناگهان با تمام شدن کتاب شوکه شدم...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدیه عباسیان

حیات خلوت حافظ

حافظ کیست؟ چقدر می شناسیمش؟ چه شکلی بوده؟ چطور زندگی می کرده؟ چه عقایدی داشته؟

حقیقت این است که درباره حافظ کم می دانیم و خود او هم با زیرکی خواسته است درباره اش کم بدانیم تا جای تاویل در اشعارش هر چه بیشتر باز باشد. زبان حافظ زبان هنرست و هنر هر چه مبهم تر موفق تر. حافظ از مصطلحات عرفانی و علمی و زبان جامعه اثر خود بهره می گیرد تا هنرش را بروز دهد. او نمی خواهد بشناسیمش بنابر این عارف نیست، عالم نیست و خیلی چیز های دیگر هم نیست. او شاعر است به تمام معنای کلمه. حافظ رد گم میکند و شاید به خاطر همین رد گم کردن باشد که بزرگی او را شافعی می دانست به استناد این مصراع: از شافعی نپرسید امثال این مسایل. اما با وجود رد گم کردن هایش در دیوان او نشانه هایی از زندگیش بروز دارد. استادی می گفت حافظ می باید قد بلند بوده باشد مگر نه اینکه گفته است: هرچه هست از قامت ناساز بی اندام ماست/ ورنه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست. دیوان حافظ را ما به غزلهایش می شناسیم و کمتر سری به قصاید و قطعه ها و رباعی ها زده ایم. این قسمت را حیات خلوت حافظ می نامم و دو قطعه از قطعات این حیات خلوت را معرفی میکنم که اتفاقا حاوی اطلاعاتی از زندگی شاعر ماست. قبل از آن به بهانه بحث درباره حافظ در پیشتر، اشاره میکنم به یک سخن از چندین سخن گوته در باب حافظ: ای حافظ آرزوی من این است که مریدی از مریدان تو باشم. و کافی است بدانیم گوته یکی از ارکان اربعه ادبیات اروپاست. پیش از آنکه آن دو قطعه را بنویسم برای آنکه نوشته حالت معرفی کتاب داشته باشد عرض می کنم که چاپ های خوبی از دیوان حافظ موجود هست که بیشتر آنها معتبرن ولی در میان آنها چاپهای قزوینی ، خانلری و هوشنگ ابتهاج بیش از بقیه گل کرده است. به این قطعات توجه کنید. در یکی حافظ از بدهکار بودنش سخن گفته و اینکه روزگاری ازخانه بیرون نمی آمده است: به من سلام فرستاد دوستی امروز که ای نتیجه‌ی کلکت سواد بینایی

پس از دو سال که بختت به خانه باز آورد     چرا ز خانه‌ی خواجه به در نمی‌آیی

جواب دادم و گفتم بدار معذورم                    که این طریقه نه خودکامیست و خودرایی

 وکیل قاضی‌ام اندر گذر کمین کرده‌ست                     به کف قباله‌ی دعوی چو مار شیدایی

که گر برون نهم از آستان خواجه قدم          بگیردم سوی زندان برد به رسوایی

جناب خواجه حصار من است گر اینجا          کسی نفس زند از حجت تقاضایی

به عون قوت بازوی بندگان وزیر          به سیلی‌اش بشکافم دماغ سودایی

همیشه باد جهانش به کام وز سر صدق          کمر به بندگی‌اش بسته چرخ مینایی

و در این قطعه از روزگار بد و معیشت ناتندرست تا جایی که قوت شاعری هم برایش نماتده: 

قوت شاعری من سحر از فرط ملال                        متنفر شده از بنده گریزان میرفت

نقش خوارزم و خیال لب جیحون می​بست                 با هزاران گله از ملک سلیمان می​رفت

می​شد آن کس که جز او جان سخن کس نشناخت    من همی​دیدم و از کالبدم جان می​رفت

چون همی​گفتمش ای مونس دیرینه ​ی من               سخت می​گفت و دل​آزرده و گریان می​رفت

گفتم اکنون سخن خوش که بگوید با من       کان شکر لهجه ​ی خوشخوان خوش الحان می​رفت

لابه بسیار نمودم که مرو سود نداشت                   زانکه کار از نظر رحمت سلطان می​رفت

پادشاها ز سر لطف و کرم بازش خوان                   چه کند سوخته از غایت حرمان می​رفت


دیوان حافظ علاوه بر بوستان های جانفزا حیات خلوتی هم دارد که ای بسا پاسخ برخی پرسش های ما در آن حیات خلوتی باشد که به طاق فراموشی سپرده ایم.

امین حق پرست

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Pak Pa

آشنایی با صادق هدایت

آشنایی با صادق هدایت

عنوان: آشنایی با صدق هدایت

نویسنده: مصطفی فرزانه

نشر: مرکز

تعداد صفحات: 530

سال نشر: 1387


آنچه که ما از صادق هدایت می دانیم، نتیجه ی پیشداوری ها و کلی گویی های کلیشه واری است که ناخودآگاه حصاری دور شخصیت او کشیده و از او شخصیتی مرموز در ذهنمان ترسیم کرده است.

مصطفی فرزانه، سی و هفت سال پس از مرگ هدایت ناگهان تصمیم می گیرد که از او بنویسد. اما نوشتن نه برای ارضای حس کنجکاوی خواننده ی کنجکاو، و نه برای استفاده از اسم هدایت برای رسیدن به شهرت، بلکه برای ترسیم چهره ی واقعی کسی که شخصیت هوشیارش در گیرودار زمانه لوث شد و در جایگاه واقعی خود قرار نگرفت. برای درک سیر تحولات فکری اش و آنچه که گفت.

کتاب فرزانه اولین بار در سال 1988، در پاریس و در دو جلد با عنوان های " آنچه صادق هدایت به من گفت" و " صادق هدایت چه می گفت " در حدود 725 صفحه چاپ شد و پس از آن با حذف بعضی قسمت ها، در 530 صفحه توسط نشر مرکز در ایران منتشر شد.


بخش اول کتاب شامل خاطرات ناب و دست اولی از زندگی خصوصی هدایت و شرح ملاقات های فرزانه با هدایت است که با نثری روان روایت می شود. و بخش دوم که شامل نقد آثار هدایت و مقالات و کتبی است که در وصف او نوشته شده است، بیشتر به سیر تفکراتی که او را به نوشتن وا می داشت پرداخته است.

اسماعیل جمشیدی (روزنامه نگار) درباره این کتاب گفته است: « گرچه اثر فرزانه را نمی توان یک زندگی نامه یا تعریف کلاسیک دانست، اما دارای چنان ویژگی هایی است که برای شناخت بیشتر و درست تر هدایت، هیچ کس بی نیاز از مطالعه ی این کتاب نیست. و اگر بگوئیم تا به امروز، هیچ کس چون فرزانه و در کتابی که نوشته نتوانسته ما را با صادق هدایت آشنا کند، سخن به اغراق نگفته ایم.»

 

* اولین باری که اسم هدایت را شنیدم، در دوران راهنمایی بود. زمانی که یکی از دبیرها عاجزانه از ما خواهش کرد که سراغ هدایت و آثارش نرویم تا از ناامیدی و انزوا دور بمانیم! پس از آن نصیحت، بلافاصله از یکی از دوستان کتابخوان پدرم خواستم که کتابی از هدایت به من بدهد. منِ نوجوان در آن زمان از بوف کور هیچ چیز نفهمیدم و هدایت در انزوا در گوشه ای از ذهنم ماند تا امروز.

این کتاب خیلی ساده، بدون پنهان سازی مسائل، بدون اجبار برای هیچ گونه تصمیم گیری در مورد هدایت و بسیار متفاوت از تمام مقالاتی که در این سالها خواندم تا بیشتر از هدایت بفهمم و کمتر فهمیدم، شخصیت هدایت را به من نشان داد.

آشنایی با صادق هدایت_جلد 2آشنایی با صادق هدایت _ جلد 1

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدیه عباسیان

مکتب در فرآیند تکامل

صفر- اعتقاداتی که امروزه به نام تشیع به ما رسیده همانند بسیاری از ادیان و مذاهب دیگر مصون از تغییرات و دگرگونی های مختلف در طول تاریخ نبوده است و برای فردی که به دنبال حقیقت است آگاهی از این دگرگونی ها در بستر تاریخی اهمیت زیادی دارد.

صفر ممیز یک- امروزه نگاه غالب مبلغان و عالمان دینی ما در مورد مسائل دینی نگاهی کلامی است. نگاه کلامی معمولا نگاهی محافظه کارانه است و سعی می کند آنچه هست را به بهترین وجه توجیه نماید. علی رغم سودمندی هایی که نگاه کلامی به اعتقادات دینی دارد، دارای کاستی هایی نیز هست که می­تواند منشا تاثیراتی باشد.

صفر ممیز دو-کسانی که در تحقیقات دینی پای خود را از حوزه ی دیدگاه کلامی به دین بیرون گذاشته باشند در جامعه ی امروز ما انگشت شمارند و البته علت آن هم معلوم است چون متدولوزی اکثریت علمای ما به همین منوال بوده است و این نوع نگاه را ما خوب بلدیم. اما در پی تحقیقات پژوهشگران غربی کم کم بخشی از متدولوژی­های دیگر برای نقد و بررسی مسائل مختلف برای علمای ما نیز روشن گردید. از جمله ی آن ها علم تاریخ است. قبلا و در معرفی کتاب تاریخ تحلیلی اسلام گفته بودم که تاریخ مجموعه ای از اتفاقات رخ داده در گذشته نیست بلکه سلسله علت ها و معلول هایی در هم تنیده و پیچیده که زیربنای جامعه ی امروزی را می­سازد. این نگاه تازه به تاریخ (این مسئله در مورد بسیاری از علوم انسانی دیگر هم صادق است) که البته امروز دیگر آن قدر هم تازگی ندارد (ولی ما همچنان به همان روش قبلی که تمامی مورخان مسلمان -به استثنای ابن خلدون- از آن پیروی کرده اند مُصریم) می­تواند از دل خود نظریه های گوناگونی را بزاید که بتواند تمدن بشری را تحلیل کند و برای آینده ی آن برنامه ریزی کند.

یک- "مکتب در فرآیند تکامل" کتابی است که نویسنده ی آن توانسته با استفاده از نگاه تاریخی سیر تطور مبانی فکری تشیع را در قرون اولیه ی اسلامی (سه قرن اول) به دست خواننده بدهد. کسانی که این کتاب را می­خوانند در خلال آن به نکات و مسائلی برمی خورند که برای آن ها تازگی دارد و اتفاق افتادن این همه مسئله در دوران ائمه ی شیعه برایشان تعجب آور خواهد بود.

این کتاب در چهار بخش و 6 ضمیمه تدوین شده است. بخش اول کتاب به نام "حقوق و مسئولیت ها: تکامل مفهوم امامت در بعد سیاسی و اجتماعی" به موضوع دیدگاه شیعیان اولیه در مورد جانشینی امامان برای زعامت سیاسی جامعه می­پردازد. اختلافاتی که در جامعه ی شیعه در اثر خودداری های امام صادق در ورود به مسائل سیاسی و جدایی برخی و گرایش آنان به فرزندان امام حسن مجتبی از مباحث مطرح شده در این بخش است.

دو- بخش دوم کتاب و از نظر من مهمترین بخش آن به این نام است، "غلوّ، تقصیر و راه میانه: تکامل مفهوم امامت در بعد معنوی و علمی". در این بخش به بحث بسیار مهمی به نام غلو پرداخته شده. غالیان کسانی بودند که در حق ائمه زیاده­گویی می­­کردند و مقام آنان را بالاتر از آنچه هست می­دانستند و گاه تا مرز خدایی نیز پیش می­رفتند. این فصل از این نظر اهمیت دارد که این گروه و متعلقات بعدی آن ها اثر بسیار زیادی بر دیدگاه تشیع امروزی گذاشتند و می­توان ردپای بسیاری از اعتقادات امروزی ما را در باب تشیع در دخالت ها و بدعت گذاری های آنان پیدا کرد. گروه غلات البته در حالت تعدیل شده ی آن معتقد بودند که ائمه دارای علم غیب هستند و آن ها را موجوداتی فوق بشری  و غیرطبیعی معرفی می­کردند و معجزاتی را به آن ها نسبت می­دادند (همانند دانستن زبان همه ی انسان ها و حتی پرندگان و حیوانات، آمدن نام امامان در کشتی نوح و صحف ادریس و . . .) و در این راه از جعل حدیث و آوردن آن احادیث در خلال کتب معتبر شیعه نیز دریغ نمی­کردند. اما اصحاب خاص ائمه به شدت با نسبت هرگونه صفات فوق بشری به آنان مخالف بوده و امامان را فقط دانشمندانی پرهیزکار (علماء ابرار) می­دانستند اما تبعیت از امام را نیز به عنوان جانشین بر حق پیامبر لازم می­دانستند. برای مثال عبدالله بن ابی یعفور که از خاص ترین اصحاب امام صادق بود یک بار گفت و گویی با یکی از خدمتکاران امام انجام داد که آن خدمتکار ائمه را هم ردیف پیامبران می شمرد و ابی یعفور با او مخالفت می کرد و سپس امام نیز سخت ابی یعفور را تایید کرد. در این میان و در قرون اولیه ی اسلامی دانشمندان و راویان مدرسه ی قم به شدت با غالیان برخورد می­کردند و حتی راویانی این گونه روایات را را از شهر اخراج می­کردند. وارد شدن احادیث جعلی بسیار در متون حدیثی شیعه بدانجا رسید که زراره بن اعین که بزرگ ترین دانشمند شیعه در  نیمه ی اول قرن دوم هجری است آرزو می کرد کاش می توانست آتشی افروخته و تمام منقولات شیعه را بسوزاند. مولف کتاب از قول برخی بزرگان نقل می کند که حتی کتاب های معتبر شیعه نیز از این نظر مصون نبودند مثلا برخی، از کل 16199 حدیث کتاب کافی 9485 حدیث آن را ضعیف و غیرمعتبر می­دانند.

سه- بخش سوم با نام بحران رهبری و نقش راویان حدیث به بحث اختلافات به وجود آمده در میان شیعیان در مورد بحث امامت می­پردازد. با مطالعه ی این بخش فِرق های مختلفی که در طول سه قرن نخستین و مخصوصا در دوران غیبت صغری در بحث امامت به وجود آمدند مورد بررسی قرار می­گیرد. بخش چهارم کتاب نیز به مناظرات کلامی و نقش متکلمان می­پردازد. در این بخش نقش کلام و کلامیان در تطور نظریات شیعه مورد بررسی قرار می­گیرد.

چهار- سید حسین مدرسی طباطیایی نویسنده ی این کتاب است که البته آن را به زبان انگلیسی نوشته و توسط هاشم ایزدپناه ترجمه شده است. مدرسی طباطبایی دروس حوزوی را در قم نزد اساتید مختلف خوانده و سپس در سال 1361 دکترای خود را در دانشگاه آکسفورد به اتمام رسانده و از آن به بعد در دانشگاه پرینستون آمریکا تدریس می­کند.

پنج- نسخه ای که من دارم چاپ نهم کتاب و با قیمت 15500 تومان است و توسط انتشارات کویر منتشر شده. البته این کتاب منتقدان زیادی داره که با یک جست و جوی اینترنتی میشه بخشی از اون ها رو مطالعه کرد.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ایمان تاجی